فصل ۶۲۷. تبعید

جیلیان بعد از اینکه نوآ توضیح مختصری از وضعیت به او داد گفت:«پس فرقه‌ی شیطان تعقیب‌گر، تو مجمع الجزایر مرجانی رشد کرده. جای تعجب نیست که شیطان تعقیب گر می‌خواد فرقه‌های شیطانی دیگه رو پیدا و دوباره متحد کند، اون‌ها قدیما صاحب نیمی از کشور پاپرال بودن. با این حال…»

این که شیطان تعقیب ‌گر، پدر سالار هایو است چیز پنهانی نبود، ولی تهذیب‌گرهایی که در‌ سطوح انسانی بودند، از اتفاقات دنیای تهذیب‌گران سطح قهرمان اطلاعی نداشتند.

این شهر برای جمع‌آوری اطلاعات ساخته شده بود، اما حتی کسانی که در اینجا زندگی می‌کردند، این چیز‌ها را نمی‌دانستند، ممکن است فرماندار اسلیفال نیز از آن اطلاعی نداشته باشد.

«اونا در حال حاضر ضعیف و پراکنده هستن. ولی هایو رشد می‌کنه و فرقه‌های شیطانی هم می‌تونن زیر سایه‌اش به قدرت و شکوه گذشته‌ی خودشون برگردن. همچنین تکنیک‌ها و نمودارهای باقی‌مونده‌ی هر کدوم از اونا، می‌تونه تکنیک‌های نامتعارف جدیدی رو به وجود بیاره. ما متحدان طبیعی هستیم، فقط کافیه به مجمع الجزایر مهاجرت کنید و بقیه کارها رو هایو انجام میده.»

نوآ این‌ها را گفت و سخنان جیلیان را کامل کرد.

بعید بود که او بتواند تهذیب‌گرهای سطح قهرمان را در بقایای فرقه‌های شیطانی پیدا کند.

با این حال، همراه شدن تکنیک‌ها و نمودارهای آن فرقه‌ها با دانش شیطان تعقیب‌گر و میراث شیطان آسمانی، می‌تواند مفید باشد.

پرورش تهذیب‌گر‌ها در سطوح انسانی چیزی بود که افزایش نیرو‌های سطح قهرمان هایو را تضمین می‌کرد و اتحاد دوباره با فرقه‌های شیطانی، باعث تقویت پایه‌های اصلی هایو می‌شد.

همچنین، نوآ گمان می‌کرد که شیطان تعقیب‌گر در مورد این موضوع کمی احساسی عمل می‌کند.

«ما قطعا مهاجرت می‌کنیم، هیچ کس از همچین حمایت فداکارانه‌ای امتناع نمی‌کنه. اما من نمی‌دونم که ما چطوری می‌تونیم به مجمع الجزایر برسیم، ما هیچ چیزی نداریم-»

«من چند ماه شما رو تا رسیدن به کشتی‌هایی که براتون آماده شده، همراهی می‌کنم. فقط هرچی در مورد تبعید فرقه‌های شیطانی می‌دونی بهم بگو.»

نوآ یک بار دیگر وسط حرف او پرید.

تمام نگرانی‌های او در ذهنش بیهوده و پوچ به نظر می‌رسید.

به هر...