تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 629
فصل ۶۲۹. گاو
نوآ به آرامی در کنار جنگل نزدیکش فرود آمد.
این منطقه به دلیل وجود جانوران جادویی نوع گاو، جنگل گاو نام داشت.
گاوهایی که در اینجا زندگی میکردند، ترجیح میدادند به جای حمله به اردوگاههای امپراتوری شاندال، در داخل مرزهای جنگل وسیع بمانند، چون عملیاتهای پاکسازی عمدتاً به مناطق اطراف جنگل محدود میشد.
وقتی که نوآ از کشور اوترا فرار میکرد، این جنگل را دیده بود، اما واردش نشد، چون در آن زمان، نقشهاش اینجا را یک منطقه کاملاً خطرناک توصیف کرده بود.
اما حالا توسط موجودی به چالش کشیده شده بود و او از پاسخگویی به آن ترسی نداشت.
تاج آن درختان بسیار بزرگ بود، اما باریکی تنهی آنها باعث میشد که فضاهای باز زیادی بینشان باقی بماند.
نوآ در حالی که میان درختان پراوز میکرد، رقیبش را یافت.
گاو نری با یازده متر طول و شش متر قد را دید که به او خیره شده و بدن در حال فرود آمدنش را تماشا میکند.
موهای قهوهای ضخیم گاو نر، تمام بدنش را پوشانده بود، روی سرش چهار شاخ بزرگ سیاه داشت و اطرافش با جسد دهها جانور رتبه چهار احاطه شده بود.
- تو چند ماه اخیر اینها رو خورده، باید جزوی از گلهاش بوده باشن.
نوآ در حالی که میکرد، فرود را متوقف و با فاصله کمی از رقیبش در هوا معلق ماند.
- گاو مودار رتبه ۵ ردیف پایین. عنصر زمین، میتوانه از موهاش برای انجام حملات دوربرد و محدود کردن حرکت طعمهاش استفاده کنه. به نظر میرسه که گرسنگی دیوانهاش کرده و باعث شده که کل گلهاش رو بخوره.
اطلاعات مربوط به گونهی این موجود، بلافاصله در ذهن نوآ ظاهر شد، اما او بیشتر به فوران ناگهانی گرسنگی آن علاقهمند بود.
نفس زیادی در جنگل گاو وجود نداشت و به سختی برای موجودات رتبه ۴ مناسب بود.
اما جانداران زیادی در آن زندگی میکردند.
- گلهی این گاو احتمالاً با شکار، کمبود نفس موجود در هوا رو جبران کرده. شکلگیری یک موجود رتبه ۵ تو این منطقه یک اتفاق باورنکردنیه، اما معلومه که اینجا به مرزهای خودش رسیده.<...
کتابهای تصادفی

