فصل ۶۳۱ . مشکل

نوآ هنگامی که از طلسم انتقال ‌سریع بیرون آمد، گردن گاو را گاز گرفت.

جانور جادویی رتبه ی ۵ آنقدر مجروح شده بود که نمی‌توانست واکنش نشان دهد و نتوانست از آن حمله ی ناگهانی اجتناب کند.

گردنش قبلاً یک تکه گوشت از دست داده بود و آخرین گاز گرفتن یک لایه ی دیگر از پوست و ماهیچه ‌ها را پاره کرد.

سپس، نوآ شمشیر کوتاه خود را به سمت بالا تکان داد.

سر گاو مودار پس از آن ضربات بر روی زمین افتاد و در حالی که زندگی آن را رها کرد، بدنش نقش بر زمین شد.

نوآ در آن مقطع نتوانست جلوی غرش خود به سمت آسمان را بگیرد.

کشتن اولین موجود رتبه ی ۵ اش تمام وجودش را مملو از غرور کرد، گویی آن نبرد، ورود او را به رتبه ی پنجم مهر و موم کرده بود!

- دانتیان و دانتیان مایعم بطور کلی خالین و حتی انرژی باقیموندم برای فعال نگه داشتن تکنیک قضاوت آسمانی برای طولانی مدت کافی نیست. مبارزه با یه جونور رتبه‌ی ۵ گرونه.

نوآ در حالی که روی زمین نشسته بود با خود فکر کرد و شروع به خوردن جسد طعمه ی خود کرد.

احساس خوردن اولین وعده غذایی رضایت بخش از زمانی که وارد رتبه پنجم شد او را از تجزیه و تحلیل نبرد باز نداشت.

او بالاخره می‌توانست بفهمد در مقایسه با سایر تهذیب‌گران، کجا ایستاده است، در نهایت، جنگیدن با گاو او را مجبور کرده بود که از تمام منابع خود استفاده کند.

- قدرت دفاعیم به وضوح تو رتبه ی پنجمه، ولی قدرت تهاجمیم یه جایی تو مرحله ی جامد رتبه ی چهارمه. قدرت بدنیم هم تو رتبه ی پنجمه، ولی باور نمی‌کنم دشمنام هرگز اجازه بدن بهشون نزدیک بشم.

نوآ در حالی که گوشت سفت گاو را میخورد، وضعیت را خلاصه کرد.

هر حمله ای که فقط از بدن او استفاده می‌کرد در همان سطح جانوران رتبه ی ۵ در ردیف پایینی قرار داشت، اما سایر حملات او فقط می توانستند به قدرت یک تهذیب‌گر رتبه ی ۴ در مرحله ی جامد برسند.

البته، این تنها به لطف دانتیان مایع او ممکن شد.

آیتم حکاکی شده ی جدید نوآ انرژی آزاد شده توسط بدنش را در جریان فعال شدن هنر مخفی جمع آوری میکرد.

آن انرژی، شکل اساسی «نفس» بود، این ماده ی خالصی بود که در آن به محض اینکه بدنش آن را جذب می کرد، «نفس» تغییر شکل پیدا میکرد.

آن انرژی ...