فصل ۶۳۹ . آسمان آبی تیره

نوآ به محض اطمینان از ایمن بودن منطقه به سمت زمین شیرجه زد.

خطوط برای مدتی گسترش پیدا کردند، آنها ساختار بزرگی را ایجاد کرده بودند که منطقه ای به وسعت چند صد متر را پوشانده بود.

نوآ می‌دانست که چنین ساختاری را می‌توان بر اساس استانداردهای معمول بزرگ در نظر گرفت، اما اطلاعات چندانی در آن زمینه نداشت.

او تعداد زیادی از ماتریس ‌های انتقال و خطوط درخشان ساختار کپی را در منطقه ی آموزشی قدیمی شیطان تعقیب گر دیده بود، اما هرگز آن روش حکاکی را مطالعه نکرده بود.

با این حال جون توضیح مختصری به او داده بود.

به طور کلی، ساختارها مانند نمودارهای بزرگی عمل می‌کردند که پس از تنظیم ، برای کار کردن فقط به «نفس» نیاز داشتند.

اثرات آنها از مواد و معانی گرانبهایی نشأت می گرفتند که استاد ساختار در هنگام ایجاد ساختار درون خطوط قرار داده بود.

حکاکی ها از طریق همین فرآیند به آیتم های خاص معانی و تاثیرات اضافه می ‌کردند، اما اراده ی استفاده شده در مقایسه با سایر روش ‌های حکاکی به مراتب متراکم ‌تر بود.

رون ها معانی فشرده ‌ای بودند که اشکال خاصی به خود می‌گرفتند و تنها زمانی می ‌توانستند تاثیرات مورد نظر را ایجاد کنند که تعداد زیادی از آنها استفاده می‌شد.

در عوض، ساختارها برای عمل کردن از معانی ضعیف، مواد گرانبها و چینش های گسترده استفاده می کردند.

آنها سه گروه پیشرو در مورد حکاکی ها بودند و هر سه آنها شاخه ‌های متنوعی داشتند.

روش جعل عنصری شاخه ‌ای از دسته ی اول بود که از اراده ‌های فوق ‌العاده قوی برای ترکیب مواد گرانبها و فراتر بردن آنها از حد طبیعی خود استفاده می‌کرد.

مدار کامل جون شاخه ای از دسته ی سوم بود که از مراکز قدرت او به عنوان هسته ها و بدنش به عنوان ماده ای گرانبها استفاده می‌کرد.

شاخه ‌های بی‌شماری در طول تاریخ پدیدار شده ‌بودند، اما تنها تعداد زیادی از آنها توانسته بودند از اکتشافات و دستاوردهایی که در طول سال ‌ها اتفاق افتاده جان سالم به در ببرند.

برای مثال، روش حکاکی شیطان آسمانی شاخه ‌ای بود که هم از روش همسویی و هم از ساختارها استفاده می‌کرد و میشد آن را حتی در عصر کنونی کاملاً نوآورانه در نظر گرفت.

البته نوآ فقط توصیف کلی هر دسته را می‌دانست، اما هرگز آن‌ها را مطالعه نکرده بود، زیرا روش جعل عنصری کام...