فصل ۶۸۱ . ابزار

گیاه جادویی جدید از مرزهای رتبه ی پنجم عبور کرده بود و با قدرت رتبه ی ششم شکوفا شده بود!

تهذیب‌گران رتبه ی قهرمانی هایو با دیدن آن منظره فقط می ‌توانستند حالت های زشتی در چهره ی خود نشان دهند، در حالی که تهذیبگرانی که از کشور اوترا بودند به سختی می ‌توانستند هیجان خود را مهار کنند.

هزینه ی انحصار بر آن منبع همان زمانی که گل ها در رتبه ی پنجم قرار داشتند، برای خاندان الباس مقرون به صرفه بود، اما آن هزینه ها در مورد چیزی که به رتبه ی ششم مربوط میشد، به طور غیر قابل مقایسه ای پایین آمد.

همه با نگاه ‌هایی منتظر به گل سیاه روی زمین خیره شدند.

آنها می‌خواستند ببینند که آیا گیاه دوباره پژمرده می‌شود و چرخه زندگی و مرگ را تکرار می‌کند یا خیر.

با این حال، گیاه جادویی هیچ نشانه ای از پژمرده شدن نشان نداد و حتی شروع به تغذیه از «نفس» موجود در زمین کرد.

گونه ی جدید، شکل پایدار خود را پیدا کرده بود.

این گیاه هنوز ضعیف و بی ‌ضرر به نظر می‌رسید، اما فضای اطراف آن زمانی که گل، مواد مغذی را از محیط جذب می ‌کرد، خم شد.

آن گونه پس از اینکه ثبات خود را پیدا کرد شروع به آشکار کردن ویژگی ‌های خود کرد و این تنها توانست موج دیگری از شگفتی را در ذهن افراد رتبه ی قهرمان در صحنه ایجاد کند.

سیسیل و بانو ادنا قبل از اینکه به سمت گل حرکت کنند نگاهی رد و بدل کردند.

سوگند نامه تهذیبگران قهرمانی رتبه ۵ را محدود می کرد، اما اگر نیروهای اصلی سازمان ‌های دیگر دخالت می ‌کردند قضیه فرق می ‌کرد.

خاندان الباس می‌دانست که اگر بخواهد آن ماده ی گرانبها را ایمن کند باید سریع عمل کند.

سیسیل بعد از اینکه با بانو ادنا تفاهمی صامت ایجاد کرد، حتی به تهذیبگران اطرافش نگاه نکرد.

او مستقیماً گل را از پایه ی ساقه ‌اش چید و آن را در جعبه ی شفاف در دستانش ذخیره کرد.

ارشد آستین و تهذیبگران رتبه ی پنج از دیگر نیروها به ستاد فرماندهی خود در مورد وضعیت اطلاع دادند، اما در حال حاضر کار زیادی نمی ‌توانستند انجام دهند.

نیروهای اصلی رتبه ی ۶ آنها باید به صحنه برسند و قبل از اینکه اوضاع بتواند تحت تأثیر قرار بگیرد، به زور سوگند را بشکنند.

این نیاز به زمان داشت و خاندان الباس همین حالا هم مواد را در اختیار داشت!