فصل ۷۰۱. استخدام

نوآ تصمیم گرفت قدرت جدیدش را برای خاندان اودی فاش نکند، اما دنیل وقتی او را دید، متوجه این موضوع شد. نیروهای انسانی هایو با او بودند، اما تنها دستورشان این بود که بی‌حرکت بمانند تا نوآ یا شیطان دیگری تصمیم بگیرد.

ناگفته نماند که دنیل با دیدن نوآ نتوانست جلوی تعجب‌ش را بگیرد، اما نوآ آنقدر روی کارش متمرکز بود که به او فکر نمی‌کرد.

نوآ به دنیل دستور داد تا اطلاعاتی را در مورد تغییرات محیطی که در آن دوران رخ داده است، جمع‌آوری کند.

او نمی‌توانست به خاندان‌اش در مورد پیشرفت نوآ هشدار بدهد، چون این موضوع را در بعد متوجه شده بود و انجام این کار، نقض سوگندش خواهد بود. بنابراین، نوآ می‌توانست بدون این که خودش را فاش کند، تصور و اطلاعات واضحی از جانوران کشور اوترا به دست آورد.

او می‌دانست که نمی‌تواند مرکز قدرت‌ش را برای مدت طولانی پنهان کند، اما حمله به خاندان‌اش که در میان دو خاندان نجیب دیگر‌ بود، خطرناک است. او باید کاملا احتیاط می‌کرد، بخصوص در این مورد که سلطنتی‌ها از بسیاری جهات به بالوان‌ها کمک می‌کردند.

دنیل پیوسته گزارش‌ها و اطلاعاتی را به بعد می‌آورد و نوآ به شیاطین دستور می‌داد و گسترش تونل‌ها را کنترل می‌کرد.

خانواده اودی پذیرفته بود که دنیل نمی‌تواند به تهاجم بپیوندد، چون در آن وضعیت فقط تهذیب‌گران رتبه ۵ تاثیر گذار خواهند بود. همچنین، دنیل از کشتن تهذیب‌گران انسان خوشش نمی‌آمد، بنابراین از این که با نیروهای انسانی باقی بماند، راضی خواهد بود.

نوآ وقتی که ارشدها به مقصد مورد نظرش رسیدند، آن منطقه را ترک کرد و به سمت آنها رفت.

«نوآ، چرا می‌خوای تو یک منطقه خطرناک دری قرار بدی؟ در این مورد مطمئنی؟» با حس کردن ورود نوآ، شیطان پرنده این را پرسید و شیطان رویابین هم با حالتی گیج به سمت او برگشت.

آنها نوآ را درک نمی‌کردند، اما دستوراتش را اجرا کرده بودند.

«من راهی برای مشاهده‌ی مناطق جنوبی دارم بدون اینکه لو برم. شیطان رویابین، بعد تموم شدن کارم به کمکت نیاز دارم.

برخی از کارشناسان حوزه‌ی جانوران جادویی می‌توانند از رفتارها و غرایز جانوران به نفع خودشان استفاده کنند و نوآ می‌توانست این کار را در سطح بالاتری انجام د...