فصل ۷۱۹ . الباس

سخنان شاه الباس بیشتر تهذیب‌گران در صحنه را شگفت ‌زده کرد و تعداد معدودی از آنها که از وجود سرزمین ‌های فانی متعدد آگاه بودند را مجذوب خود کرد.

افراد رده بالا هیچ احساسی از خود نشان ندادند، اما تعدادی از تهذیب‌گران رتبه ی ۵ نتوانستند جلوی تغییر حالت چهره ی خود را بگیرند. مابقی آنها عمدتاً سردرگم بودند.

حتی انسان های تهذیبگر هم به دلیل سقوط قطعه سرزمین ‌های جاودانه، میدانستند که سرزمین برتری وجود دارد. با این حال، وجود سطوح پایین دیگر، امکانات بسیاری را باز کرد و می ‌توانست ذهنیت فرد را گسترش دهد.

پادشاه الباس صبر نکرد تا همه حرف ‌های او را بفهمند و به صحبت ادامه داد.

«قطعه سرزمین ‌های جاودانه مزایای باورنکردنی و همچنین موجودات تهدیدآمیزی رو به همراه داشت. با این حال، اگه با موجوداتی تو سطح خودمون مبارزه کنیم، چه اتفاقی میوفته؟»

در حالی که حکاکی ‌های روی سطح آن‌ها به ‌درخشیدن ادامه دادند، تار و پود سه ستون شروع به ادغام شدن کرد. هوای اطراف درب عظیم، تحت تأثیر قدرت انرژی آزاد شده توسط هاله ی کور کننده ی آنها خم شد و ترک خورد.

حکاکی ‌های بر روی زمین اطراف سازه نیز گسترش یافت و الگویی پیچیده در میان سه ستون درخشان ایجاد کرد. خطوط، ساختارهایی را بر روی زمین ایجاد کردند که رون های بزرگ و پیچیده ای را احاطه کرده بودند.

زمانی که ساختارها شروع به جذب «نفس» درون زمین کردند، زمین شروع به فروپاشی کرد، اما پنج تهذیب‌گر مو نقره ‌ای، بی ‌درنگ تعداد زیادی اعتبار پرتاب کردند. هسته ‌های حکاکی ‌ها وقتی کریستال ‌ها با سطح آن‌ها برخورد کردند، دیگر از زمین به ‌عنوان سوخت استفاده نکردند و در آن مقطع، خطوط درخشان حتی بیشتر گسترش یافتند.

ساختار تا زمانی که به شهر متروکه ی ماسگرو رسید گسترش یافت و در حالی که به پوشاندن کل سرزمین ادامه می داد، صرفاً از آن اجتناب کرد.

تهذیبگر مو نقره ‌ای، به پرتاب اعتبارات در وسط خطوط درخشان ادامه داد تا آنها را فعال نگه دارد، اما حکاکی ‌ها پس از رسیدن به یک عرض معین تثبیت شدند.

آن ساختار هر چه بود، اکنون آماده ی عملکرد بود.

در آن مقطع، پادشاه الباس چیزی را از حلقه ی فضایی خود برداشت و در هوا بلند کرد تا همه بتوانند آن آیتم را در دست او ببینند. تهذ...