فصل ۷۲۵. اشتیاق

نوآ با ماتریس انتقال به قلمرو کشور اوترا بازگشت و در حالی که منتظر بود تا رده بالا ها، تیم ‌های اکتشافی را تشکیل دهند، در انزوا رفت.

بدن او هنوز چندین جانور جادویی رتبه ی ۵ تا رسیدن به رده ی میانی فاصله داشت، اما دیگر مراکز قدرت او به خودی خود در حال بهبود بودند.

تکنیک تهذیب سیاهچاله همچنان «نفس» را جذب می ‌کرد و تعداد زیادی رون پر از انرژی اولیه درون دریای آگاهی او، روی دیواره ‌های آن فشار می آوردند. در حال حاضر همراه خونی هم آنجا حضور داشت، که گسترش ذهنش را به سرعت مناسبی می رساند.

غیبت ششمین رون کسیر او را مجبور کرده بود که حوزه ی ذهنی خود را با روش ‌های جایگزین آموزش دهد و آن آموزش ها در مقایسه با رون ‌ها، قطعاً دارای معایبی بودند. ذهن او فشار ثابتی که نهنگ اثیری و رون ‌های کروی تابش می ‌کردند را احساس می ‌کرد و در عین حال با سرعت کمتری در حال گسترش بود.

نمیشد کار دیگری کرد. فقدان منابع، نفرینی بود که هر تهذیبگری را به محض اینکه به رتبه ‌های بالاتر می ‌رسید، گرفتار می کرد.

با این حال، چیزی بود که نوآ از آن آموزش غیر متعارف به دست آورد.

درد مداومی که ذهن او را آزار می ‌داد به مقاوم شدن دیوار هایش و مناسب ساختن آنها برای ویژگی ‌های ذاتی انرژی ذهنی او کمک می کرد. نوآ باید فقط چند سال را در آن حالت سپری می کرد تا اینکه دریای آگاهیش به او اجازه می داد تا دوباره اراده ی جانوران جادویی را ببلعد.

در این بین او فقط می ‌توانست مراقبه و مطالعه کند و آزمایش انجام دهد.

تکنیک قضاوت آسمانی به تمام این فرآیندها کمک کرد و دانش و تخصص نوآ به سرعت افزایش یافت زیرا او با تمام وجود، روی تحقیقات خود متمرکز شد.

مهارت نبرد او نمی ‌توانست بیشتر از این بهبود یابد، مگر اینکه او خلق فردیت خود را گسترش می داد. با این حال، او فاقد روشی بود که با استاندارد های جاه طلبی او مطابقت داشته باشد.

احتمال،اً بودن با جون به او در کسب بینش در آن زمینه کمک می ‌کرد، زیرا او در ذهن نوآ مظهر زندگی بود، اما س&یاست سرزمین ‌های فانی به او اجازه نمی ‌داد با او باشد.

بنابراین، در حالی که او منتظر شروع سفرش در آن سوی پورتال بود، فقط می‌توانست روی تحقیقات خود تمرکز کند.

سی و ‌هفت، آموزه ‌های مکاتب قدیم و جدید که رون ‌های کسیر را مطالعه می ‌کر...