فصل ۷۳۵. خاندان دورون

نوآ از روی حسن نیت برای ماموریت داوطلب نشده بود.

تهذیب‌گران آن جهان می‌توانستند نفس اطراف خود را بدون نیاز به ویژگی خاص، کنترل کنند و این قدرتی بود که به آن نیاز داشت.

انسان های تهذیب‌گر می‌توانستند با آن روش‌های حکاکی، اثرات روی فرد را تقلید کنند. همین امر باعث شد تا نوآ به این باور برسد که تهذیب‌گران در صورت تسلط بر قوانین، می‌توانند از آن ها تقلید کنند.

حداقل، این یکی از برنامه‌های ممکنی بود که او می‌توانست به آن فکر کند.

نوآ نیاز به پیدا کردن راهی برای کنترل انرژی اولیه ایجاد شده در اثر نابودی اش داشت، بنابراین حتی آن روش نیز، به طور کامل با شرایطش سازگار نبود. با این حال، مطمئن بود که می‌تواند آن را با استنتاج آسمانی اصلاح کند و با دو روش‌ حکاکی خود جفت کند.

همینطور هم رفتار ذاتی در مورد انرژی اولیه موجودات جهش‌یافته وجود داشت.

نوآ مطمئن بود که از آنجایی که این موجودات، دشمن اصلی بودند، تهذیب‌گران آنجا در موردشان تحقیقات عمیقی کرده اند.

او حتی با غرایز و تکنیک استنتاج خود نمی‌توانست با قرن‌ها و هزار‌ها سال مطالعه در موردشان برابری کند. سریع ترین راه برای جمع آوری اطلاعات، پرسش مستقیم از ساکنان آن سرزمین‌ها بود.

در مورد خطرات مرتبط با این مأموریت هم، نوآ کاملاً مطمئن بود که ورود متحدان بالقوه توسط بومیان در صورتی که به خوبی انجام شود، مورد قدردانی قرار خواهد گرفت.

انسان‌ها در جنگ با موجودات جادویی در طرف بازنده بودند و دنیای نوآ می‌توانست در نبرد به آنها کمک کند.

البته در مورد آن بعداً تصمیم گیری میشد. اولویت اول ایجاد یک رابطه مسالمت آمیز برای درک قدرت واقعی آنها بود.

ارشد آستین با شنیدن سخنان او نگاه نگرانی انداخت و رهبران دیگر نیز همین کار را کردند، با اینکه چهره هایشان دارای احساسات بسیار متفاوتی بود.

نوآ به عمل بر طبق قوانین شهرت نداشت و اغلب، هرج و مرج به دنبال او بود. بنابراین، بهترین نامزد برای یک نماینده س&یاس&ی شدن نبود، به خصوص زمانی که رابطه با کل یک جهان در خطر بود.

از طرفی، سرعت رشد نوآ ترسناک ...