فصل ۷۴۸. فرزندان

نوآ بخشی از انرژی ذهنیاش را به صورت لایه‌های ضخیمی متراکم کرد که به عنوان فیلتری عمل می‌کرد تا اراده آسمان و زمین را از «نفس»جدا کند. سپس قسمت اول روش تمرین را فعال کرد.

انرژی ذهنی او در محیط پخش شد و خود را به «نفسی» که به آن رسیده بود متصل کرد، که وقتی او آن را عقب میکشید آن را به طرف ذهنش پس بکشد.

تهذیب‌گران رده انسان باید بیشتر انرژی ذهنی خود را فقط برای کشیدن مقدار کمی از آن «نفس» استفاده کنند. در عوض، نوآ می‌توانست تمام انرژی موجود در اتاق را جمع‌آوری کند، زیرا آگاهی او به اندازه کافی قدرتمند بود.

لایه‌های انرژی ذهنی از قلمرو ذهنی او خارج شد و دیوارهای آن را احاطه کرد تا فیلتری برای «نفس» ورودی ایجاد کند.

البته که او تنها پس از اینکه آنالیز او به این نتیجه رسید که آن سازه‌ها بی‌ضرر هستند، آن لایه‌ها را به روشی که در تکنیک توضیح داده شد ساخته بود.

«نفس» برای عبور از لایه‌ها تقلا می کرد، اما آگاهی نوآ در حالی که مطمئن می‌شد فیلترها سالم باقی می‌مانند به حرکت خود ادامه می داد.

مدتی طول کشید اما در نهایت، ذرات ریز به آن سوی لایه‌ها رسیدند و با شکل نیمه شفاف خود از دیوارهای قلمرو ذهنی‌اش عبور کردند.

درون دریای آگاهی نوآ خیلی شلوغ بود. پنج نشان کسیر، شکل نهنگ، نشان شمشیری شکلِ او، اراده ی طلسم هایش و تعداد زیادی نشان های کروی که حاوی انرژی اولیه بودند، وجود داشت.

نوآ به آنها نیاز داشت تا قلمرو ذهنی خود را بیشتر کند و می‌توانست خود را از نتیجه‌ای که به آن رسیده بود راضی بداند.

او انتظار داشت با ورود اراده آسمان و زمین، فشار درونی در ذهنش بیشتر شود. با این حال، زمانی که آن ذرات وارد ذهن او شد، او فقط جریانی از اطلاعات گیج کننده را احساس کرد که افکارش را پر کرده است.

نوآ در حالی که آن افکار بیگانه سعی می‌کردند ذهن او را تسخیر کنند، لحظه‌ای احساس گم شدن کرد . انگار اراده به انرژی درون ذهنش دستورهای گیج کننده می‌داد!

با این حال، او هنوز جادوگر رتبه ۵ بود که ذهن خود را فراتر از محدودیت‌های معمول، تحت فشار قرار داده بود.

انرژی ذهنی قهوه‌ای او افزایش یاف...