فصل ۷۴۹. خانواده

سریع ورق برگشت. انسان‌ها به با ارزش ترین منبع برای شش خط خونی تبدیل شده بودند!

این واقعیت که انسان‌ها می‌توانستند جلوی پیدایش انسان‌های ناقص را بگیرند، برای هر دو جهان، بازی را تغییر می‌داد. با این حال، عواقب آن کشف هنوز نامشخص بود.

رهبران گروه نوآ به محض رسیدن این خبر به سمت قلعه خط خونیِ دورون، حرکت کردند. واضح بود که با یک اشتباه جزئی، اوضاع می‌تواند خطرناک شود. بنابراین، آنها می‌خواستند آنجا باشند تا هر نوع مشکلی را برطرف کنند.

اما حتی آمدن آنها برای آرام کردن اشتیاق خطوط خونی که در انسان‌ها امید به تسخیر دوباره جهانشان را می‌دیدند کافی نبود. با این حال، آنها همچنان ادب و مهربانی را به دلیل احترام به قدرت جامعه‌ای که می‌تواند گذرگاهی به سوی سرزمین‌های فانی دیگر باز کند، در رفتار خود حفظ کردند.

نوآ و دیگران دیدند که نمایندگان خطوط خونی با آنها تماس میگرفتند و آنها را به جلسات طولانی دعوت میکردند. انسان‌های نخبه حتی قبل از ورود رهبران، مهمانی‌های متعددی را به افتخارشان ترتیب دادند.

واضح بود که آنها می‌خواستند برخی از نمایندگان قلعه را وسوسه کنند تا به جلسات جفت گیری آنها بپیوندند و برخی از تلاش‌های آنها به نتیجه رسید.

هشت نفر از ده تهذیب‌گر در طبقه گازی نتوانسته بودند در برابر پیشنهادات رده‌های خونی مقاومت کنند و برای پیوستن به یک سری جلسات جفت‌گیری جدا شدند. رد کردن شانس پادشاه شدن سخت بود، مخصوصا برای تهذیب‌گرانی که فرصت زیادی برای رسیدن به رتبه های بالا را نداشتند.

سایر نمایندگان توانستند تا رسیدن رهبران و کنترل مذاکرات مقاومت کنند.

تهدید چهار تهذیب‌گرِ رتبه ۵ حتی با وجود تعداد زیادی از اعضای شش خط خونی که در آنجا جمع شده بودند بسیار زیاد بود. این اساساً نشان داد که جهان نوآ می‌تواند هر زمان که بخواهد نیروهای قدرتمندی را به کار گیرد.

نوآ بالاخره وقتی رهبران را در حال مداخله کردن در ششمین مهمانی که به افتخار آنها ترتیب داده شده بود دید، توانست ریلکس کند.

وضعیت او بدتر از همراهانش بود زیرا انسان‌های نخبه از دانش آنها درمورد وسوسه دورگه...