فصل ۷۶۸ . جعل کردن

مار پرنده ی رتبه ۶ پس از اینکه غرش نوآ، واکنشی زنجیره ‌ای را در سراسر سرزمین ‌های فانی آغاز کرد، توجه خود را منحرف کرده بود، اما با دیدن نوآ در حال گاز گرفتن خود، به سمت او چرخید. موجود با دیدن آن صحنه نمی ‌توانست پوزخند نزند.

«تو نمیتونی جلوی دگرگونی رو بگیری» مار گفت «تموم وجودت در حال تغییره. فقط حالت جدید خودتو قبول کن و با برادرها و خواهر هات با دنیا مبارزه کن.»

پس از آن، دوباره توجه خود را منحرف کرد تا هوشیاری خود را بر روی صدای انفجارهای پی در پی که در بیرون می‌پیچید متمرکز کند.

در همین حین، نوآ با گاز گرفتن پای خود، تکنیک قضاوت آسمانی را فعال کرده بود. آن تلاش، فشار زیادی را بر ذهن او وارد کرد، اما آن لحظه، زمان احتیاط کردن نبود. اگر اقدامی نمی ‌کرد آینده ‌اش مشخص می‌شد.

نوآ تقریباً به طور کامل به یک اژدهای نفرین شده ی بزرگ در رتبه ی پنجم تبدیل شده بود، اما او به زمان نیاز داشت تا راهی برای متوقف کردن این تحول پیدا کند. بنابراین، تصمیم گرفت فعلا سرعت آن را کاهش دهد.

دندان ‌های تیزش فلس هایش را سوراخ کرد و تکه ی بزرگی از گوشت را به همراه آن‌ها جدا کرد. ایده ی او این بود که به بدنش آسیب برساند تا بیشتر طول بکشد تا ترکیب او را به حالت کامل برساند.

خوشبختانه بدن او هنوز ناپایدار بود و برخی از خواص محافظتی آن در طول تغییر شکل، ضعیف شده بودند.

در حالی که تفاله ی گوشت و فلس را روی زمین تف می کرد، خون از زخم و دهان اژدها مانندش سرازیر شد و نوآ چرخید تا پای دیگرش را گاز بگیرد. درد هرگز موفق نشده بود او را متوقف کند، و او فقط می‌توانست در حال حاضر به آینده ی خود فکر کند.

-اگر مسئله مربوط به موجودیته.

نوآ با خود فکر کرد.

- پس دوباره باید اونو تغییر بدم.

ذهن او در حالت عجیبی قرار داشت که می ‌توانست بفهمد دنیا چگونه کار می‌کند و تکنیک قضاوت آسمانی به او اجازه می داد تا آن قطعات اطلاعات را با سرعت بالا پردازش کند. این یک موقعیت عالی برای به دست آوردن نوعی روشنگری بود.

- سریعترین راه برای تغییر وجودم کامل کردن فردیتمه.

نوآ نتیجه گرفت.

- اما در حالی که برای کامل کردن فردیتم برنامه ریزی میکنم، نباید با عجله این کارو انجام بدم.

نوآ نمی‌خواست پیشرفت ‌هایی را که دگرگونی روی دان...