فصل ۷۷۱ . بازرسی

در حالی که گروه در گوشه طبقه ی همکف استراحت می ‌کردند، لرزش و صداهای بلندی در کل قلعه پخش شد. نبرد بین مار رتبه ۶ و مصیبت بالای سر آنها در حال رخ دادن بود، اما هیچ کاری نمی توانستند انجام دهند تا بر نتیجه ی آن تأثیر بگذارد.

وضعیت نوآ ایده آل نبود. او اغلب به خواب می‌رفت اما هر بار که غرایز بقای او به یکی از امواج انفجار منتشر شده در بالای سرش واکنش نشان می ‌داد، بیدار می‌شد.

بدن او هنوز در حال تثبیت بود، و او تمام تلاش خود را کرد تا با خوردن اجساد جانوران جادویی استاندارد موجود در انبار غذایش، روند بهبودی را تسریع بخشد. اما خالی بودن دانتیان او بر بهبودی اش تأثیر گذاشته بود.

دگرگونی، تکنیک تهذیب او را نابود کرده و دانتیان او را مجبور کرده بود تا به رتبه ی پنجم برسد. با این حال، او از تمام انرژی ذخیره شده در آن، برای ساختن شمشیر سیاه استفاده کرده بود، و دانتیان خود را خالی گذاشت.

همچنین، نوآ فاقد تکنیک تهذیب رتبه ی ۵ بود که او را در مورد وضعیت فعلی مرکز قدرت خود ناتوان می کرد.

بدون یک تکنیک تهذیب مناسب نمی ‌توانست دانتیان خود را دوباره پر کند. وقایع اخیر، او را در موقعیتی بسیار وخیم قرار داده بود که معمولاً تهذیب‌گران از آن دوری می ‌کردند.

با این وجود، او یک دورگه بود، بنابراین او چندان نگران مهارت نبرد خود نبود. تنها مشکل واقعی این بود که هر سه آنها تا زمانی که مصیبت ادامه داشت در قلعه گیر کرده بودند.

این احتمال وجود داشت که صاعقه ها، آنها را نادیده بگیرند، اما هیچ یک از آنها حاضر به آزمایش شانس خود نبودند. آنها ترجیح می دادند قبل از تصمیم گیری در مورد حرکت بعدی خود، منتظر بمانند تا مصیبت تمام شود.

در مورد همراهانشان که در کنار آتشفشان بودند، آنها نتوانستند با آنها تماس بگیرند، از آنجایی که یک پیام ذهنی نمی ‌توانست از میان طوفان صاعقه به آن طرف قاره برسد.

زمانی که موج انفجار دیگری کل قلعه را لرزاند، نوآ از خواب بیدار شد. او احساس خیلی بهتری داشت. بدن او بالاخره بعد از وعده ‌های غذایی گذشته ی او ثبات جدیدی پیدا کرده بود.

او هنوز هم به دلیل کمبود «نفس» در دانتیانش تا حدودی احساس ضعف می ‌کرد. با این حال،...