فصل ۷۹۳ . آخرین موفقیت

- تاریکی ساخته شده از شمشیرهای نابودگر که میتونن هر فرمی به خودشون بگیرن.

نوآ در حالی که به ابر کوچکی که در کف دستش بود خیره میشد، فکر کرد.

- قدرتش با «نفس» موجود توی محیط برابره، ولی وقتی که ازش برای تقویت توانایی هام استفاده کنم، قوی تر میشه.

در نهایت «نفس» نوآ نتوانست از قدرت آسمان و زمین پیشی بگیرد، اما برابری با قدرت آن نتیجه ‌ای باورنکردنی بود. به هر حال، انرژی او برای فردیتش عالی بود و وقتی با توانایی ‌هایی که همان ویژگی ‌ها را داشت همراه میشد، تأثیرات قوی تری ایجاد می‌‌کرد.

در خصوص پیشی گرفتن از استانداردهای آسمان و زمین، او مجبور شده بود از آن دست بکشد. زمانی که قوانین دخیل بودند، صرفاً چیزهای زیادی وجود داشت که او متوجه نمی‌شد، و آزمون و خطای مداوم، تاثیرات محدودی برای او داشت.

با این حال، نوآ از نتیجه ناامید نشد. او بالاخره یک انرژی خلق کرده بود که در دنیا وجود نداشت. ابر کوچک «نفس» ساخته‌ی او و برای او بود. این تاریکی متعلق به او بود، چیزی که او از زمانی که شروع به کشف اعماق فردیت خود کرده بود، قصد ایجاد آن را داشت.

همچنین، تحقیق شاه الباس نیز وجود داشت که نوآ می‌دانست به او اجازه می‌دهد تا از استانداردهای جهانی پیشی بگیرد.

- هیچ نشونه ای از مصیبت نیست.

نوآ در حالی که آگاهی ‌اش به آسمان بالای گنبد میرسید، با خود فکر کرد .

- من میتونم مرحله‌ی نهایی رو فورا شروع کنم.

وقتی نوبت به مصیبت هایی می‌رسید که به شکست سطح در رتبه های خاص مربوط نمیشد، آسمان و زمین غیر قابل پیش بینی به نظر می‌‌رسیدند. نوآ هنگام خلق دورگه ‌ها آن را فعال کرده بود و چیزی مشابه با آن مصیبت به واسطه‌ی اجداد دنیای دیگر اتفاق افتاده بود.

این امر باعث می‌شد اکثر تهذیب‌گران به این باور برسند که ترکیب نژادها، دلیل پشت آن مجازات ‌ها بود، اما نوآ خاطرات گونه‌ی اژدهای نفرین ‌شده را نیز داشت. او مصیبت عظیمی که آن موجودات باید با آن روبرو می‌شدند را به یاد آورد.

- شاید فقط به خاطر شعله ‌های آتیششون تنبیه نشدن. ممکنه این مجازات، بعد از شکست رهبرشون توی یه مصیبت آسمونی برای صعود به رتبه ‌های آسمانی اتفاق افتاده باشه.

ذهن نوآ کمی سرگرد...