فصل ۷۹۴ . بیرون

حلقه‌ی مات، نیروی مکش ذاتی شمشیر شیطانی را افزایش ‌داد، که از آنجایی که یک خروجی به دست آورده بود، اکنون قادر به جذب «نفس» موجود در محیط بود. «نفس» با وارد شدن به شمشیر و جمع شدن در پایه‌ی آن، جایی که دسته با رون مستطیلی شکل تماس داشت، به انرژی اولیه تبدیل شد.

انرژی اولیه وارد رون شد و طبق قوانین آن تغییر شکل داد و تبدیل به نوع خاصی از «نفس» عنصر تاریکی شد که با سرعت به سمت دانتیان نوآ حرکت کرد و همانطور که آن را پر می‌‌کرد، دیوارهای آن را گسترش میداد.

در حالی که «نفس» در عرض چند لحظه دانتیانش را پر کرد و به دیواره های آن فشار وارد کرد، نوآ شادی کردن بدنش را احساس کرد. هنگامی که مراکز قدرت او پس از مدت ‌ها شروع به همکاری کردند، احساس قدرت در سلول ‌های او پخش شد.

او بالاخره داشت در رتبه‌ی پنجم پیشرفت می‌کرد. او سرانجام قادر بود، اوج قدرت یک تهذیب‌گر رتبه‌ی ۵ کامل را بیان کند!

دانتیان او هیچ مقاومتی نکرد. به نظر می‌‌رسید که با کمال میل بزرگ می‌‌شود، گویی منتظر بوده تا آن لحظه اتفاق بیفتد. نوآ به طور موقت در حس شگفت انگیز افزایش دوباره‌ی قدرتش گم شد، اما او متوجه این خاصیت شد.

- با به وجود آوردن تاریکی خودم، درک زیادی جمع کردم.

نوآ قبل از اینکه دوباره تمام تمرکزش را به تهذیب خود بدهد، با خود فکر کرد.

خلق «نفس» او بیان روشنی از فردیت او بود. شمشیر شیطانی یک اتفاق بود، اما تاریکی ‌اش چیزی بود که خودش ساخته بود.

او یک استاد حکاکی بود که می‌توانست آیتم ‌هایی را در رتبه‌ی پنجم خلق کند و همان انرژی که در بدنش جاری بود بیانگر آن بود.

ذهن او دنیای او بود و حاوی انرژی ذهنی یک دورگه بود. بدن او مخلوق او بود و آن بدن توانست با قدرت اجداد دنیای دیگر برابری کند. دانتیان او حاوی «نفس» عنصر تاریکی بود که او به طور خاص برای فردیت خود ساخته بود.

دیگر کوچکترین اثری از آسمان و زمین در درونش نبود. نوآ با جایگزین کردن ساختار ذاتی «نفس» آنها با «نفس» خود، حتی آخرین ذره ‌های تأثیر آنها را قطع کرده بود.

او اکنون کاملاً خارج از سیستم آنها بود. آن اشتباه رشد کرده بود و به فرمی رسیده بود که دیگر نیازی به رعایت قوانین دنیا ن...