قسمت۸۲۷ : پیروزی

ارشد جولیا به واقعیت بازگشت و به سمت خرابه‌ای پرید که زمینی برای جمع آوری اسلحه‌های جاندار به جا مانده از تهذیب‌گران رتبه ۴ بود که در طوفان مرده بودند.

در حقیقت، اولویت در ذهنش، امنیت نوآ بود. به همین دلیل تا زمانی که او دوباره ظاهر شد و ثابت کرد که حالش خوب است، به اسلحه‌های جاندار فکر نکرده بود.

البته که نوا با خوب بودن خیلی فاصله داشت. بدنش به طرز وحشتناکی خونی بود. حمله توفان صلح‌جو پوست او را شکسته، ماهیچه‌هایش را پاره کرده و به اندام‌های داخلی‌اش آسیب رسانده بود. فقط استخوان هایش تا حدودی خوب به نظر می رسید چون در برابر این نوع حمله مقاوم بودند.

او باید چندین ماه به تنهایی استراحت کند و تعداد زیادی از جانوران قدرتمند را مصرف کند تا جراحاتش بهبود یابد و شمشیر شیطانی را اصلاح کند. با این حال می‌توانست بایستد و حتی اگر شرایط ایجاب می‌کرد، مبارزه کند.

انعطاف‌پذیری یک دورگه باورنکردنی بود و نوآ با هوشمندی تصمیم گرفته بود که پس از استفاده از تمام طلسم‌ها و تکنیک‌های خود برای تضعیف منطقه طوفانی که او را هدف گرفته بود، به آن تکیه کند. با حساب همه این موارد، زنده ماندن او تعجب آور نبود.

هرچند که این برای او و ارشدهایی صدق می‌کرد که از توانایی هایش باخبر بودند.

تهذیب‌گرانِ امپراتوری از دیدن او که از حمله ای که برای اکثر موجودات رتبه پنجم در مرحله گازی مرگبار است زنده مانده بود، شگفت زده شدند. بالاخره نوآ از نظر آنها تازه به آن درجه رسیده بود. اما او قبلاً موجودی بود که می توانست از قوی ترین حملات تهذیب‌گران که سال ها در آن رتبه بودند، جان سالم به در ببرد!

اکثر آنها به خاطر دستاوردهایش در زمینه جانوران جادویی به او حسادت می‌کردند زیرا معتقد بودند که دستاوردهای باورنکردنی او به خاطر موقعیتش به عنوان یک دورگه است. آنها احتمالاً نمی‌توانستند بفهمند که تاریکی‌اش نقش مهمی در بهبود توانایی‌هایش دارد تا بتوانند با حریفانش مطابقت داشته باشند.

او همچنین با داشتن تکنیک قضاوت آسمانی، می‌توانست نمودارها و روش‌ها را به مراتب سریع‌تر از همتایان خود ایجاد کند، که مانع از آن می‌شد تا بدون آمادگی در سطوح بالاتر قدم بگذارد.

ار...