فصل ۸۵۱ ۸۵۱. قفس

زمین بی‌حاصل منابع زیادی نداشت و امپراتوری قبل از نبرد مطمئن شده بود که ساختمان‌هایش را خالی کند. تنها دستاوردهای واقعی مهاجمان، همین زمین و محتویات حلقه فضایی سقوط کنندگان بود. با این حال، رهبران جناح‌ها، آن‌ها را در خلوت تقسیم می‌کردند.

جنگ‌ها معمولاً برای هر دو طرف مهاجم و مدافع مضر بودند، و تنها سال‌ها پس از پایان نبرد می‌شد ارزش این تلاش را تعیین کرد. در حال حاضر، این سه سازمان تنها بعضی منابع تصادفی و مقدار زیادی زمین، به دست آورده بودند.

البته قصد اولیه آن‌ها تضعیف امپراتوری بود، بنابراین خیلی به ضررهای موقت خود اهمیت نمی‌دادند. با این حال، تعداد تهذیب‌گران جهان، به دلیل آن جنگ‌ها با سرعت زیادی در حال کاهش بود.

بحرانی که سرزمین‌های فانی منتظرش بودند، بالاخره فرا رسیده بود و طمع تهذیب‌گران عامل آن جریان بود.

رویدادهای مشابه در طول هزاره‌ها تکرار شده بود، گویی یک چرخه دائمی رشد و نابودی متقابل وجود داشت. سازمان‌های مختلف جهان، تعداد تهذیب‌گران خود را افزایش می‌دادند تا جایی که آن سرزمین‌ها بیش از حد شلوغ می‌شدند و بعد نیاز به گسترش را احساس می‌کردند.

در نظام سیاسی کنونی، جنگ به دلیل ضعف ناگهانی قوی‌ترین سازمان، آغاز شده بود.

هدف نیروهای متجاوز این بود که امپراتوری را در موقعیتی قرار دهند که مجبور شود تمام امکانات خود را تسلیم کند و سوگندهای سنگینی را، که آنان را مجبور به همکاری می‌کرد، یاد کنند. هر چه باشد، شکست دادن امپراتوری بیهوده می‌بود، اگر آن‌ها تمام ثروت‌هایشان را فقط برای صدمه زدن به برندگان، از بین ببرند.

از آنجایی که در نبرد بر سر آن زمین بی‌حاصل تعداد زیادی مجروح نشده بودند، مهاجمان زود حمله خود را از سر گرفتند. پس از تنها یک ماه استراحت و تجزیه و تحلیل مناطق باقی مانده‌ی امپراتوری، ارتش سه نیرو به سمت منطقه‌ای پر از رودخانه‌های کوچک حرکت کرد.

آن منطقه در مقایسه با جنگل مجاورش بازتر بود، بنابراین برای مهاجمان راحت‌تر بود که تله‌های احتمالی و موارد مشابه را پیدا کنند. آن‌ها انتخاب کردند که در ابتدا به سراغ قلمرویی بروند که فتح آن آسان‌تر به نظر می‌رسید.