قسمت ۸۶۱ : گسترش

نوآ همچنان که به تمریناتش ادامه می‌داد، اتفاقاتی که در مدت استراحتش در جهان افتاده بود را به همراه جزئیات پیشنهاد ارشد جولیا بررسی می‌کرد.

نیروهای مختلف قاره قدیمی را دست نخورده گذاشته بودند، اما نمی‌شد مانع نابودی تدریجی‌اش شد. پورتال در کشور اوترا به طور دائم از نفس و مواد مغذی آن مناطق تغذیه می‌کرد و همچنان که گذرگاه باز بود، زمین‌های بایری که ایجاد می‌کرد، در حال گسترش بود.

مناطق مرکزی به دلیل تعداد بالای تهذیب‌گران در امپراطوری از لحاظ تراکم نفس به هیچ وجه قابل توجه نبودند. عقب‌نشینی از قاره جدید اوضاع وحشتناک آن محیط که به آرامی روند ویرانگر مناطق کشور اوترا را دنبال می‌کرد، بدتر کرده بود.

تنها مکان‌هایی که هنوز از لحاظ تراکم و میزان نفس وضعیت مناسبی را داشتند، مناطقی در داخل قلمرو شورا بود. کشور پاپرال تقریبا از نظر منابع و مناطقی که امکان پرورش تهذیب‌گران در آن وجود داشت غنی بود، حتی اگر در حال حاضر به مراتب خالی‌تر بود.

دستاوردهای تازه در قاره جدید شورا را وادار کرد تا جابه‌جایی آهسته اما مداوم نیروهایش را ادامه دهد. با این حال قصد نداشت از قاره قدیمی دور شود.

برخلاف خاندان الباس، شورا ساختاری از حکومت بود که نماینده تمام فرقه‌های بزرگ کشور بود. اساس قانونش ترس از نیرویی قوی‌تر نبود، بلکه همکاری‌ای بود که در نهایت منافع مشترکی را به همراه داشت.

هایو چنین مشکلاتی را نداشت. مجمع‌الجزایر مرجانی تبدیل به منطقه‌ای آزمایشی برای تهذیب‌گرانی شده بود که از از طریق کشور لوترن و کانال‌های دیگر در حال آمدن بودند و ساختارهای دفاعی فوق‌العاده‌ای داشت.

به این ترتیب هایو می‌توانست تمام تمرکز و تلاشش را روی گسترش خود در قاره جدید قرار دهد. در حال حاضر اولویتش تبدیل سرزمین‌های بایر مرکزی به منابع درآمد، و جبران خسارات وارده در طول جنگ علیه امپراطوری بود.

هر چه باشد در آن درگیری‌ها تعداد بی‌شماری تهذیب‌گر دورگه و انسان و همچنین ده‌ها تهذیب‌گر رتبه قهرمان را از دست داده بود. هایو در حالی از میدان نبرد خارج شد که تنها سی و پنج ارشد رتبه چهارم برایش باقی مانده بود.