فصل ۸۸۷ ۸۸۷. سیستم

حتی پس از انباشته شدن عجز و درماندگی برای سال‌های بی‌شمار، شاندال دست از تهذیب کردن برنداشت. نوآ و دیگران فقط می‌توانستند به چنین وجود کهن و عزمش احترام بگذارند.

نگاه گروه به جهان در آن دقایق کاملاً تغییر کرده بود. دیگر آسمان و زمین تنها موجودات دانای کل نبودند. آن‌ها موجودی بودند که کنترل سطوح مختلف را به دست گرفته بودند تا پاسخی را که برای رسیدن به رتبه دهم نیاز داشتند، ایجاد کنند.

مصیبت‌ها، انصافشان و اراده‌شان در درون "نفس" فقط ابزارهایی بودند که با استفاده از آن‌ها، موجودات زنده را وادار می‌کردند که به بر محدودیت‌هایشان غلبه کنند و در مسیرهای فردی قدم بردارند.

ماهیت جانوران جادویی و دورگه‌ها نیز با اعمال آن‌ها مرتبط بود. با این حال، وصیت‌نامه در مورد آن‌ها صحبت نکرد، و نوآ فعلا بیشتر در مورد آن موضوع کاوش نکرد، زیرا افکار بیشتری بودند که به ذهنش فشار می‌آوردند.

البته این احتمال هم زیاد بود که شاندال اطلاعات زیادی در مورد آن موجودات نداشته باشد. همیشه در صورتی که یک تهذیب‌گر از وجود انرژی اولیه آگاه نباشد، جنبه‌های نامشخصی وجود دارد.

گروه فقط درمورد گذشته آسمان و زمین یاد نگرفت. حالا آن‌ها متوجه شده بودند که خدای امپراتوری چه موجود پیچیده‌ای بود.

شاندال در مصیبت بهشتی خود موفق بود، اما از قوانینی آلوده شده‌ی آسمان و زمین برای تقویت فردیت خود استفاده کرده بود. این باعث شد که او به یکی از چرخ دنده‌های جهان تبدیل شود و راهش به سوی رتبه‌ی بالاتر مسدود شد همانطور که برای آن موجود باستانی اتفاق افتاد.

با این وجود از تهذیب خود دست نکشید. شاندال از عروج دیگر موجودات آسمانی برای رسیدن به سرزمین‌های جادوانه استفاده کرد تا به دنبال راهی برای خروج از وضعیت خود باشد.

سفرش جوابی به او نداد، اما برایش دانش و یک ماموریت فراهم کرد. او باید به عنوان آسمان و زمین عمل می‌کرد و نظامی ایجاد می‌کرد که استعدادهایی را پرورش می‌داد که می‌توانست بر خلاف ساختار فعلی جهان باشد.

امپراتوری و وجود او تنها موانعی بودند که تهذیب‌گران سرزمین‌های فانی‌اش باید بر آن‌ها غلبه می‌کردند تا...