فصل ۹۱۴ ۹۱۴. آهنگری

بدن یین زمانی که نوآ هنوز انسان بود یک غشای سیاه در اطراف قلبش ایجاد کرده بود. سپس، زمانی که او خود را با اژدهای نفرین شده در هم آمیخت، غشاء و قلبش با هم ادغام شدند و به یک عضو واحد تبدیل شدند.

آن توانایی‌های درمانی نوآ را بهبود بخشیده بود. جراحات او بسیار سریع‌تر از آسیب‌های موجودات مشابه در همان سطح بسته می‌شد. همچنین قلب او را به یکی از قوی‌ترین اعضای بدنش تبدیل کرد.

نوآ به جایی در بدنش نیاز داشت که بتواند اندام حاوی انرژی بالاتر را در آن قرار دهد. او نمی‌توانست چیزی را که قادر به چنین کشش گرانشی بود را در نزدیکی بافت‌هایی بگذارد که آن به راحتی می‌توانست از هم جدا کند.

البته این نسبت به وضعیت نوآ بود. هر بافتی در بدن او از استانداردهای انسانی فراتر می‌رفت، اما او با عضوی سر و کار داشت که قرار بود حاوی یک ستاره باشد.

او باید مطمئن می‌شد که پس از پیوند دچار عواقب زشتی نمی‌شود.

با این وجود، نوآ هنوز باید اندام واقعی را ایجاد می‌کرد، بنابراین زمان زیادی را صرف برنامه ریزی آنچه بعد از آن خواهد آمد، نکرد.

در ذهن او، اندام باید نسبتاً ساده باشد. از ماهیچه‌هایش برای ساختن قسمت‌های داخلی و از پوستش برای قسمت‌های بیرونی استفاده می‌کرد. سپس، آن‌ها را با انرژی بالاتری که با معنای خاصی آغشته شده بود، می‌ساخت.

در پایان، نوآ یک نسخه اصلاح شده از رون کروی خود را برای بهبود مهار کلی انرژی بالاتر اضافه می‌کرد.

نوآ کمی بیش از سه ماه طول کشید تا بهبود یابد، اما این تنها به این دلیل بود که او در آن دوره از تهذیب نکردن خودداری کرد. هر وقت شمشیر شیطانی به دانتیانش تاریکی می‌فرستاد، زخم عظیم پشتش دوباره شروع به خونریزی می‌کرد.

با این حال، نوآ به اوج خود بازگشت و هنگامی که مطمئن شد همه جنبه‌های این روش را مطالعه کرده است، به جعل نزدیک شد.

به طور کلی، ایجاد ارگانی که فقط حاوی انرژی باشد، ساده بود. بالاخره نوآ از اعضای بدنش برای ساختن آن استفاده می‌کرد، که به این معنی بود که پس از پیوند هیچ ردی وجود نخواهد داشت.

مسائل واقعی ظرفیت واقعی ارگان و اینکه آیا می‌تواند آن انبوه انرژی باورنکر...