فصل ۹۱۹. نسخ

خلق کردن با ماده تاریک، در ابتدا عجیب بود. نوآ هرگز چنین ماده عجیب و غریبی را ندیده بود و جمع آوری آن در قالب یک موجود زنده، دید او را نسبت به آنچه که به پتانسیل آن انرژی داشت، گسترش داد.

انرژی بالاتر می‌تواند آزادانه شکل خود را تغییر دهد. نوآ آن را به شکل یک عضو بدن ساخت و دید که هر زمان که اراده می‌کرد به گاز تبدیل میشد. سپس توانست بدون از دست دادن ویژگی‌هایی که درمورد آن تعیین کرده بود، به حالت جامد خود بازگرداند.

مرموز و غیر معمول بود، اما امکاناتی که به وجود می‌آورد نیز باورنکردنی بود.

این همیشه چیز خوبی نبود، به خصوص در مراحل اولیه.

همانطور که نوآ به ساختن بدن ادامه می‌داد، درکش افزایش یافت، و این مجبورش کرد تا در برخی از قسمت‌های اولیه‌ای که ساخته بود را بازسازی کند.

ناگهان ایده‌های بهتری برای استفاده پیدا می‌کرد، یا ساختاری محکم‌تر، یا حتی توانایی کاملاً متفاوتی که انجامش فقط به لطف ویژگی‌های ماده تاریک امکان پذیر بود.

اینکه به مرحله مایع رسیده بود هم کمکی به این موضوع نکرد. بعد از پیشرفت، وجود نوآ، گام دیگری به سوی دنیای قوانین برداشته بود و اکنون ذهنش بیشتر به آن نگاه می‌کرد.

از آنجایی که ذهنش به دنبال قوانین و درک نحوه استفاده بهتر از آنها بود، جلسات مدیتیشن او طولانی شد. این باعث شد راه‌های بیشتری برای بهبود خلاقیت قبلی‌اش بیابد و همین امر، باعث شد تا آنچه را که ساخته بود مرور کند.

مانند یک چرخه بود، ایجاد بدن همراه خونی، باعث افزایش درکش شد و سپس نوآ را وادار کرد آنچه را که قبلا ساخته بود مرور و اصلاح کند.

البته این چیز بدی نبود. فقط مقدار زمانی را که نوآ برای آن پروژه صرف می‌کرد را افزایش می‌داد.

نوآ اجازه نداد که اشتیاقش برای ارتقای قدرت نبردش را از بین ببرد و تمرکزش را کاملاً بر خلق بهترین بدنی گذاشت که تخصص او قادر به ساختن آن بود. حتی در مواقعی، ساختارهایی را یافت که به مراتب بهتر از آنهایی بودند که قبلاً استفاده می کرد، پس، از دوباره شروع کرد.

از اینکه پروژه، وقتش را می‌گرفت، بدش نمی...