فصل ۹۲۷ ۹۲۷. گزینه‌ها

نوآ بلافاصله زنجیره کوه را ترک نکرد. انبار اجساد موجودات جادویی او در دوره گذشته کم شده بود و آن منطقه خطر، بهترین مکان برای پر کردن آن بود.

این موضوع هم بود که اسنور همچنان داشت به بدن خود عادت می‌کرد. همراه کردن تمرین آن با شکارش مشکل را سریع‌تر حل می‌کرد.

شمشیر شیطانی هم پیشروی کرده بود، یعنی نوآ باید یک بار دیگر قدرت جنگی خود را آزمایش می‌کرد.

نوآ هفته‌ها را به شکار در زنجیره کوه گذراند تا سبک جنگی خود را با قدرت‌های جدیدش تنظیم کند. با این حال، بیشتر اوقات ذهنش جای دیگری بود، زیرا هنوز تصمیم نگرفته بود که در آینده چه کاری انجام دهد.

پروژه‌های زیادی پیش رویش بود. هنوز یک روش تمرینی برای دریای آگاهی خود ایجاد نکرده بود و حتی شروع به ترکیب جادوها و هنرهای رزمی نکرد.

در مورد ماده تاریک نیز تحقیقات زیادی وجود داشت. نوآ انرژی بالاتر خود را فقط به عنوان ماده استفاده کرده بود، اما دارای قدرت بسیار زیادی بود که فقط به آن میدان واحد محدود نمی‌شد.

هیجان انگیزترین جنبه ماده تاریک این بود که به راحتی از جهان تقلید می‌کرد. این چیزی نبود که فقط بتواند میزان موفقیت و توانایی نوآ را به عنوان یک استاد حکاکی بهبود بخشد.

با این حال، دانستن این که پتانسیل چیزهای باورنکردنی بیشتری را دارد، کافی نبود. نوآ باید سال‌ها روی آن انرژی تحقیق می‌کرد تا تمام خواص و محدودیت‌هایش را بیاموزد.

مسئله اصلی این بود که او به تازگی از دو آزمایش طولانی بیرون آمده بود و فقط آخرین آزمایش توانست قدرت نبردش را بهبود بخشد. ایجاد انرژی بالاتر راه‌های زیادی را برای او باز کرده بود، اما این به تنهایی کافی نبود.

تهذیب‌گران اغلب خود را در پروژه‌هایشان گم می‌کردند. قرن‌ها نادیده گرفتن جهان و مسائل سیا&سی آن برای تکمیل یک تکنیک یا آزمایشی که برای سفر آن‌ها حیاتی بود، طبیعی بود.

نوآ هم زمانی که مجبور شد تاریکی خود را ایجاد کند این کار را کرده بود. شکست در ساختن نفس مانع رشد او می‌شد.

نوآ می‌دانست که نسبت به اکثر تهذیب‌گران کارش آسان‌تر بود. حتی اگر برای تحقیق در مورد چیزی خود را قرنطینه می‌کرد، قضاوت آسمانی زمان...