فصل ۹۳۵ ۹۳۵. بال

آخرین حملات، تیرانوساروس را وادار کرد تا انرژی زیادی مصرف کند. قدرتش پس از موج ضربه و پرتو آبی به مرزهای رتبه پنجم نزدیک شد.

نوآ و دیگران نمی‌توانستند وضعیت تهذیب‌گران درون ساختار جنگی را ببینند. اما کمرنگ شدن نور تابیده شده توسط آن موجود، به آن‌ها فهماند که حملاتشان مؤثر بود.

همین موضوع درمورد طرف مهاجم نیز صدق می‌کرد. تهذیب‌گران مسئول سپرهای طلایی و کسانی که مورد هدف ضربات قرار گرفته بودند، آسیب دیدند. فقط تهذیب‌گرانی که آیتم‌های دفاعی قدرتمند در اختیار داشتن و کسانی که قادر به اجرای طلسم‌های مرحله جامد بودند، در سلامت کامل بودند.

در نبرد با آن نیروها امید به پیروزی وجود داشت، اما مبارزه کم کم داشت به یک مسابقه استقامت تبدیل می‌شد، دقیقا همان که امپراتوری شاندال می‌خواست. محافظان امیدوار بودند تا جای ممکن مقاومت کنند.

البته این موضوع باعث آزار دیدن نیروهای متهاجم شده بود، زیرا آن‌ها نمی‌خواستند قبل از ورود به منطقه‌ی امپراتوری، تهذیب‌گران بیشتری را مستقر کنند. به هر حال، هنوز این شانس وجود داشت که مدافعان برای مقابله با این موضوع استراتژی خاصی در آستین داشته باشند.

با این وجود امید شروع به ظاهر شدن کرده بود. آخرین تبادل حملات، بسیاری از توانایی‌های ساختار جنگی به همراه برخی از نقاط ضعف آشکارش را نشان داد.

به نظر نمی‌رسید که تیرانوساروس بتواند به تنهایی دوباره انرژی خود را پر کند. جانور بر نفس جذب شده از طلسم‌های دشمن برای راه اندازی ضدحمله‌های قدرتمند متکی بود. تنها حمله‌ی اساسی که قادر به انجامش بود، خطوط آبی رنگ بود، اما آن‌ها قابل کنترل بودند.

فقط کنترل موج شوک اخیر و پرتوهای آبی مشکل بودند، اما آن حملات انرژی زیادی را که در شکل موجود بود مصرف می‌کردند. دفع طلسم‌ها بدون اینکه چیزی جذب کند در حال حاضر باعث شده بود که قدرتش سقوط کند!

همچنین تیرانوساروس قادر به آزادانه حرکت کردن نبود. مواقعی وجود داشت که می‌توانست آسیب زیادی وارد کند، مخصوصاً به سپرهای طلایی، زیرا آن‌ها عمدتاً برای دفع انرژی بودند.

اگر امپراتوری می‌خواست در آن نبرد پیروز شود، ایستادن و محدود کردن خود به ضدحملات رویکرد د...