فصل ۹۳۶ ۹۳۶. پیشبرد

موج دوم رون‎های شمشیری نوآ توانست بال‌های باقی مانده را که پس از جدا شدن از بدن تیرانوساروس ذوب شد و گروهی از تهذیب‌گران رتبه چهارم را نمایان کرد.

آن‌ها زیاد دوام نیاوردند، چون تهذیب‌گران گروه مهاجم، بدون اینکه دیگر به قدرت خود اهمیت بدهند حمله کردند.

بال‌های گوشتی که قابلیت نیروی کششی داشتند، دیگر وجود نداشت. حالا حتی تهذیب‌گرانی که به حملاتی با قدرت جامد دسترسی نداشتند می‌توانستند به تهاجم دسته جمعی علیه ساختار جنگی بپیوندند.

سربازان رتبه ۴ امپراتوری که هنوز در خارج از تیرانوساروس در آسمان بودند با رسیدن بیش از بیست طلسم جان باختند. زره‌های حکاکی شده آن‌ها نتوانست از آن‌ها در برابر امواج شوک ناشی از حملات بسیار در رتبه پنجم محافظت کند.

نور تابیده شده توسط تیرانوساروس با فرود آمدن حملات بر بدنش کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شد و با از دست دادن قدرت، پوستش حالت روحانی به خود می‌گرفت. با ادامه یافتن حمله، اشکال انسان در داخل جانور قابل مشاهده شد و مهاجمان دریافتند که آن وضعیت بر سربازانی که ساختار جنگی را سرپا نگه داشته بودند، چه تاثیری می‌گذاشت.

سربازان امپراتوری هنگام اجرای فرم‌هایی برای فعال نگه داشتن ساختار جنگی، چهره‌های رنگ پریده‌ای داشتند. چیزی که قرار بود تکنیک قدرتمندی باشد که می‌توانست دشمنان آن‌ها را تهدید کند، تبدیل به اقدام دفاعی در برابر رگبار بی‌امان حملات شده بود.

نوآ و دیگران متوجه شدند که هنگام ارزیابی قدرت ساختار جنگی، هم درست و هم اشتباه کرده بودند. به نظر می‌رسید درست بود که تیرانوساروس قدرت حرکت کردن محدودی داشت و در جای خود گیر کرده بود، اما قدرتش فقط ناشی از انرژی جذب شده نبود.

ناگهان آن موجود یک انفجار نوری آبی رنگ منتشر کرد و پرتوهایی را به بیرون پرتاب کرد که مهاجمان به سرعت با روش‌های خود جلویشان را گرفتند. سپرهای طلایی از بخشی از افراد محافظت می‌کردند، اما بقیه مجبور بودند برای دفاع از خود به نیروهای خودشان متکی باشند.

نوآ ستون آبی رنگی را دید که به سمت او می‌آید و غرش کرد. جهان برای یک لحظه سیاه شد، حمله‌ی قدرتمند او را فرا گرفت و پوستش را پاره کرد....