تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 948
فصل ۹۴۸ ۹۴۸. جارو
با مرگ آیرون فدرز، پرندگان و پرهای فلزی از هم جدا شدند، به انرژی تبدیل شدند و در محیط پراکنده شدند. نوآ بدن خود را برای مدتی بررسی کرد، اما هیچ تغییری در انرژی اولیه که به بافتهایش تغذیه میرساند، مشاهده نکرد.
ساختار زندگی دوم جسد آیرون فدرز را با جسد موجودی جادویی جایگزین کرده بود، اما محتویات دانتیان او داخل نوآ باقی مانده بود.
نوآ در حالی که خود را در موج انرژی که هر اینچ از بدنش را پر کرده بود غوطهور میکرد با خود فکر کرد.
-خطرناک بود.
مقدار قدرت موجود در دانتیان یک تهذیبگر مرحله جامد در رتبه پنجم بسیار زیاد بود و جراحاتش را مجبور کرد که التیام بیابند.
همچنین بدنش را بیشتر به سطح بالا هل میداد، هرچند رشد کمتر از حد انتظارش بود.
نوآ یک لحظه احساس تعجب کرد، اما خیلی زود دلیل پشت آن موضوع را پیدا کرد. بافتهای قلب او تمام انرژی اولیهای را که در آنجا جمع شده بود میبلعید. به نظر میرسید که اندام او به گودالی بیانتها تبدیل شده بود که قادر به جذب تمام مواد غذایی بود که میتوانست پیدا کند.
-چهار مرکز قدرت.
نوآ در حالی که با ناتوانی آه میکشید فکر کرد.
-باید چیزی شبیه به این رو پیشبینی میکردم. ایمان داشتن به بدنم یک چیزه، اما نمیتونم انتظار داشته باشم که به شکل معجزه آسایی خود به خود به شکلی بالاتر تبدیل بشه.
اضافه شدن قلب سوزانش نیازهای بدنش را افزایش داده بود، این چیزی که نوآ تا آن زمان از آن غافل بود. دلیلش این بود که مرکز قدرتش به آرامی با عضو جدید هماهنگ میشد. آن را به سوی نوع دیگری از وجود سوق میداد.
نوآ میتوانست پیشبینی کند که بدنش در آینده به مواد مغذی بیشتری نیاز دارد، اما آن را پذیرفت. از این گذشته، خوش شانس بود که به این دلیل گرسنگیاش افزایش پیدا نکرد.
-با استفاده از اسنور باید بتونم با یه تهذیبگر مرحله جامد روبرو بشم.
نوآ که منتظر بهبود یافتن بدنش بود موقعیت ارزیابی کرد. او در هنگام نبرد با آیرون فدرز صدمات متعددی دیده بود و هر یک از آنها بسیار شدید بودند.
فقط پوست و ماهیچههایش آسیب دیده بود. ن...
کتابهای تصادفی


