فصل ۹۸۵. مجسمه

نوآ به دو حلقه فضایی که در دستش بود نگاه کرد و سرش را تکان داد. تعداد منابع داخلشان عالی بود، اما به دو تهذیب‌گر مرحله مایعی فکر می‌کرد که در زیر حملات او جان باختند.

آن‌ها به ساختار جنگی تکیه کرده بودند که عملکرد کاملی نداشت و نمی‌توانست شانس بقای آن‌ها را بالا ببرد، و تنوع حملاتشان به دلیل این تصمیم کاهش یافته بود.

در مقابل طلسم‌های متعدد با ماهیت‌های مختلف کار نوآ سخت‌تر می‌شد. با این حال، دو متخصص بدون محافظت فلس‌های طلایی خیلی زودتر می‌مردند.

ساختارهای جنگی و روش‌های مختلف حکاکی کردن آیتم‌ها، به تهذیب‌گران کمک می‌کرد. اما اگر موجوداتی که از آن‌ها استفاده می‌کردند ضعیف بودند یا نقص‌های آشکاری در فردیتشان داشتند، کار زیادی نمی‌توانستند انجام دهند.

-قدرت از درون فرد میاد.

نوآ برای آخرین بار به این موضوع فکر کرد و توجه خود را به جای دیگری جلب کرد.

شیاطین قبل از نوآ به نبرد خود پایان داده بودند. مدتی طول کشیده بود تا از تمام حفاظت‌ها و سلاح‌های حریفان خود عبور کنند، اما آن‌ها با تجربه‌تر از آن بودند که نتوانند در آن مبارزه پیروز شوند.

وقتی نوآ به سمت آن‌ها چرخید، شیطان پرنده را دید که دو انسان یخ زده را به سمتش پرتاب می‌کند. قبل از اینکه روی منطقه حفاظت شده وسط شهر تمرکز کند به او چشمکی زد.

شیطان پرنده نفس درون دانتیان‌ها دو کارشناس را مسدود کرده بود و از پراکنده شدن آن در محیط جلوگیری می‌کرد. نوآ بلافاصله آن‌ها را خورد تا مواد مغذی خود را به دست آورد.

نوآ بر ساختار زیرزمینی نیز تمرکز کرد. سپرهای طلایی از رسیدن هاله وهم انگیز به روی سطح جلوگیری می‌کردند، اما آن احساس عجیب همچنان در اطراف آن منطقه وجود داشت.

با وجود اینکه عملاً نبرد تمام شده بود، مبارزه‌ی تهذیب‌گران انسان و کارشناسان در رتبه چهارم همچنان ادامه پیدا کرد. قبل از مداخله کردن شورا، سه نفر از هایو می‌توانستند از آن لحظه برای تمرکز روی غارها استفاده کنند.

آن قلمرو هدف ارتش به رهبری نوآ و شیاطین بود. در صورتی که این سه نفر آن موقعیت را تصرف می‌کردند، شورا نمی‌توانست خواستار کل منابع شود.

دفاع ساختار زیرزمینی، ...