فصل 1047. شلاق

شورشیان بیش از صد سال برای آن رویداد آماده شده بودند. آن‌ها بیشتر منابع خود را برای توسعه روشی برای کنترل دورگه‌ها سرمایه گذاری کرده بودند، اما تونل ابعادی هدف اصلی آن‌ها باقی ماند.

نوآ باور نداشت که آن‌ها روشی برای تسریع تهاجم اختراع نکردند. پدافندهای قلعه به صورت خودکار بودند و هیچکس نمی‌توانست آن‌ها را غیرفعال کند، اما دانستن ساختار آن‌ها می‌توانست حملات ارتش‌ها را کارآمدتر کند.

مرگ یکی از رهبران بر جزر و مد موجودات جادویی و دورگه‌ها تأثیری نداشت. تهاجم تقریباً بدون مزاحمت ادامه یافت زیرا بسیاری از فرم‌های دفاعی یا تحت حملات از هم پاشیدند یا خود به خود غیرفعال شدند.

فقط دفاع‌های خودکار در جای خود باقی ماندند و یک سری حملات بدون توقف را در میانه گروه‌های مهاجم منتشر کردند. نیروهای وفادار می‌دانستند که نمی‌توانند رهبران را با اندک ترکیب‌هایی که هنوز فعال هستند متوقف کنند، بنابراین روی موجودات ضعیف‌تر تمرکز کردند.

در مورد رهبران رتبه ششم، نیروهای وفادار فقط می‌توانستند امیدوار باشند که قلعه و نوآ بتوانند آن‌ها را بکشند.

پرتوهای عناصر مختلف و صدها عروسک به دنبال جانوران ضعیف‌تر رفتند در حالی که نوآ در آسمان به سمت گاو دریایی باقی‌مانده شلیک کرد. شمشیر شیطانی و اسنور هنوز در تلاش بودند تا حمله‌اش را متوقف کنند، اما موجود قدرتمند آن‌ها را وادار به قرارگیری در موقعیتی غیرفعال کرد.

آمدن نوآ اوضاع را برگرداند. او همان استراتژی قبلی را اجرا کرد، با این تفاوت که در آن زمان بدن را نادیده گرفت و روی سر آن تمرکز کرد.

او قبلاً همین کار را می‌کرد، اما وجود متحدی بسیار نزدیک به جانور، حمله به آن در آن نقطه‌ی آشکار را برای او مشکل‌ساز کرد.

گاو دریایی دهان خود را باز کرد و دندان‌های کوتاه اما تیز خود را درست قبل از رسیدن نوآ به آن نشان داد. با این حال، اسنور دور بدنش پیچید و دهانش را گاز گرفت تا حمله‌اش را قطع کند.

زره دود آلود بار دیگر در اطراف نوآ ظاهر شد و او با دستان پنجه دار خود بر چشمان موجود بی‌حرکت پنجه زد. جمجمه گاو دریایی زمانی که شروع به ضربه زدن به دهانش با زانوهایش کرد، به تکیه‌گاه دست او تبدیل شد.

دود خورنده داخل سر دورگه را پر کرد در حالی که نوآ دهانش را به یک فاجعه خونین تب...