تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 1081
چپتر 1081. متشابهات
-نور رو بکش!
-نور رو نابود کن!
-مرگ بر نور!
نایت هنگامی که از میان دود خورنده عبور و تواناییهای خود را بر روی هسته ساختارها اعمال میکرد، به نظر به وجد آمده بود. خشم او نسبت به هر چیزی که میدرخشید بیحد و حصر به نظر میرسید، اما نوآ میتوانست دلیل چنین احساسات شدیدی را درک کند.
پتروداکتیل تیغهی شب رتبه 7 سالها در سرزمینهای جاودانه زندگی کرده بود بدون اینکه هرگز به آسمان خیره شود. آسمان و زمین محدودیت عظیمی را در مسیر او به سمت رتبههای بالاتر قرار داده بودند.
نوآ نمیدانست نایت چند ساله است، اما میتوانست بفهمد که زندگی او در سرزمین بالاتر سخت بوده است. این موجود احتمالاً هر شکلی از نور را مقصر سقوط خود میدانست.
نایت در داخل دود خورنده شتاب میگرفت قبل از اینکه با سر به هستهها بکوبد. حملات او شبیه یک تهاجم بدون فکر بود که فقط به قدرت بدنی و سرعت آن متکی است، اما نوآ میتوانست چیز عمیقتری را حس کند.
ارتباط او با موجود قوی بود. میتوانست بخشی از ناخودآگاه او را حس کند و برخی از چیزهایی را که نایت حتی به یاد نمیآورد را درک کند.
نام پتروداکتیل تیغهی شب نشان دهنده توانایی این گونه برای تبدیل شدن به یک سلاح تیز درست قبل از حمله بود. با این حال، نمونهها فقط به تیغههای سادهای تبدیل نشدند.
نایت هنگامی که با هستهها درگیر شد با جهان ادغام شد. بخشی از قوانین عنصر تاریکی شد و بقیه چیزها را بدون زحمت قطع کرد.
همچنین برشهای او جهان را آلوده کرد که تاریکی بیشتری را به دنیا آورد. به نظر میرسید که هر چه بیشتر ویران میکرد، جهان بیشتر نور را از دست میداد.
نوآ در حالی که شاهد انفجار هستههای بیشتر و جایگزینی نواحی تاریک کوچک با آنها بود، فکر کرد. -فکر کنم ما برای همدیگر مناسب هستیم.
نوآ و نایت شباهتهای زیادی داشتند. او هم به این فکر کرده بود که غرشهای آن گونه در دوران روشنگری گذشتهاش بر او تأثیر گذاشته است.
نوآ در حالی که سرش را تکان میداد، فکر کرد: -ادغام شدن با تاریکی برای گسترش تاریکی. شمشیری که متعلق به سیستم آسمان و زمین است، فقط میتواند از قوانین آنها پیروی کند.
ایدههای بیشماری در مورد چگونگی بهتر کردن بدن نایت در ذهنش موج میزد و احساس سوزن سوزن شدن روی انگشتانش پخش میشد. نوآ میخواست خلق کند، اما آن لحظه مناسب نبود.
این فقط درباره تهاجم نبود. نوآ هنوز در مورد شخصیت نایت شک داشت و ترجیح میداد قبل از اینکه گونههایش را بهبود بخشد، آن را برای مدتی در ذهنش رشد دهد.
هم ارشد بزرگ دیانا و هم شیطان تعقیبگر نمیتوانستند جلوی لبخندشان را به آن منظره بگیرند. آنها این قدرت را دا...
کتابهای تصادفی


