فصل 1112 1112. نبرد ششم

تصمیم پادشاه الباس باعث خشم سایر رهبران شد. آن‌ها جلسه طولانی‌ای برگزار کردند که نبرد گروه ششم را چند ماه به تاخیر انداخت.

نتیجه این نشست، رهبران متحد را ناامید کرد زیرا پادشاه الباس نمی‌خواست شکایات آن‌ها را بپذیرد. این مأموریت او بود، بنابراین نمی‌خواست کسی را که شایسته نمی‌دانست با خود بیاورد.

شیطان تعقیب‌گر می‌توانست به سرعت از پس این موضوع بربیاید زیرا شخصاً روی هایو تأثیری نداشت، اما خشم ارشد دیانا به این سرعت محو نمی‌شد.

ماموریت در مرکز سطح شامل قوانین خام بود. به فرد قدرتمندی که آن‌ها را جذب می‌کرد، بهبود می‌بخشند. رد کردن یکی از کارشناسان شورا مانند ایجاد محدودیت برای رشدش بود.

با این حال، ارشد دیانا نمی‌توانست کار زیادی برای آن موقعیت انجام دهد. نظر پادشاه الباس در مورد ارشد لورا واضح بود. به نظرش او آماده نبود.

مسابقات در نهایت از سر گرفته شد و اسکالی و سرعت حقیقی دوباره به میدان نبرد پیوستند. ارشد پائول جای شورا را پر کرد و شاهزاده خانم دوم مراقب خانواده الباس بود.

ارشد پائول سومین و آخرین فرد قدرتمند جدید شورا بود. او کوچک‌ترین عضو رده‌های بالاتر بود و ظاهر جوانش این موضوع را ثابت می‌کرد.

او کوتاه قد و لاغر اندام بود. موهای بلند مشکی روی شانه‌هایش افتاده و چشم‌های آبی رنگش نور خود را به جهان منعکس می‌کرد. پوست تیره‌اش به دلیل زخم‌های متعددی که بدنش را پر کرده بود، دارای لک‌های سفید زیادی بود.

به نظر می‌رسید سطح تهذیب او در پایین رتبه ششم باشد، اما سبک جنگی‌اش ویژگی‌های خاصی داشت.

به محض شروع نبرد، ارشد پائول بازوی راست خود را باز کرد تا توده‌ای نبض‌دار که بیشتر اندامش را پوشانده بود نشان دهد. انبوهی از بافت‌های قرمز رنگ اضافی ناهمواری که به هیچ چیز در طبیعت شباهت نداشت.

چشمان نوآ در مقابل این منظره روشن شد. می‌توانست به طور مبهم بفهمد که آن توده چیست، و نمی‌توانست به تحقیقاتی که پشت ایجاد آن صورت گرفته بود، علاقه‌مند نباشد.

توده قرمزتر شد زیرا ارشد پائول شیرهای آتشینی را احضار کرد که در مقابلش یک صف تهاجمی تشکیل دادند. شعله‌هایی که موجودات را تشکیل داده بود به آن تغییر رنگ واکنش نشان داد و متراکم‌تر شد.

گویی توده اندام جدیدی بود که مستقیماً با طلسم‌های ارشد پائول تعامل داشت. شعله‌های متراکم‌تر نیز برخی از ویژگی‌های خشونت‌آمیز را به‌دست آوردند، که آن‌ها را شبیه به شعله‌های برخی از جانوران جادویی می‌کرد.

نوآ با دیدن آن صحنه دیگر تردیدی نداشت. با وجود اینکه شورا مطالعه را به سمت رشته دیگری سوق داده بود، این توده تلاشی برای ساخت یک سلاح زنده بود.

سلاح‌های زنده سی و هفت و نوآ، از اندام‌های خاصی برا...