تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 1152
منطقهی آموزش
شمشیر شیطانی ارتعاش شدیدی را منتشر کرد و در بافت تاریک جهان پخش شد. ماده تاریک داخل شمشیر باعث شد تا تکنیک جدید نوآ با اهداف این سلاح به خوبی ادغام شود. نوآ انرژی بالاتر خود را در داخل شمشیر شیطانی پس از رسیدن به رتبه ششم در هم آمیخت. این روند نه تنها سلاح را طولانیتر و محکمتر کرد. حتی چند افکت اضافه کرد که او هنوز باید به دنیا نشان میداد.
تکنیکهای شمشیر مقدس باورنکردنی بود. از محدودیتهای طبیعی تهذیبگر فراتر میرفت و برای رها کردن قدرت خود، بر معنای واقعی قانون نهاد الهی تکیه میکرد. با این حال، حقوق نوآ متفاوت بود. او هنوز باید به آن شکل مناسب و معنای واقعی بدهد، اما میدانست که نمیتواند برای رشد، فقط به حملات شمشیر مقدس دل خوش کند.
نوآ از تکنیکهای شمشیر مقدس استفاده کرد، زیرا قدرت خام آن بسیار زیاد بود. اما اگر میخواست تخصص خود را پیش ببرد، باید از هنرهای خود استفاده میکرد. یعنی باید از تمام داراییهای خود برای تولد تکنیکهای شخصی جدید، استفاده کند. و همین مانعی بود که وقتی طلسمهایش را با قدرت بدنی خود تزریق میکند، باید بر آن غلبه کند. او فقط باید همین کار را با دنیای تاریک انجام میداد.
نایت از داخل حلقه فضایی نوآ گفت: «این منظره رو دوست دارم!»
دنیای تاریک نوآ مجموعهای از آرایشهای دفاعی را شکل داد و هاله طلایی را سرکوب کرد. لرزههایی که از ماده تاریک عبور کرد، نور را به عقب راند و برخی از خطوط حکاکی شده به دلیل فشاری که همراه با جهان تاریک در حال گسترش بود، شکست؛ تاریکی نور را سرکوب میکرد. پتروداکتیل با دیدن این منظره، نمیتوانست خوشحالتر از این باشد.
نوآ نایت را نادیده گرفت و فقط یک هدف در ذهنش بود. او باید میراث شیطان تعقیبگر را تثبیت کند تا فداکاریاش را معنادارتر کند. با ادامه لرزش، ماده تاریک شروع به جوشیدن کرد و در اطراف شمشیر شیطانی جمع شد. شاهدخت دوم وقتی ابر را دید که به سلاح نوآ قدرت میبخشد، لرزشی روی مهرههای پشتش حس کرد. انگار شمشیر شیطانی با دنیای نوآ آمیخته شده بود. سلطنتی چند قدم به عقب رفت و نور طلایی اطرافش کم شد. او دستش را تکان داد تا دوباره هجوم ترکیبها را آغاز کند.
غول آتشین اصلاح شد و در خطوط درخشان به حرکت درآمد. پرتوهای سفید از هستههای سازنده، بیرون میآمدند و عروسکهای زرهی در میان نور تشکیل میشدند و جلو میرفتند تا ارتشی را در اطراف غول ایجاد کنند. تیرهای بزرگ از ساختمانها بیرون زد و شلا...
کتابهای تصادفی
