فصل 1164 1164. رخنه

نوآ در طول زندگی خود ماجراهای زیادی داشت و به ندرت بی‌کار می‌ماند. در جوانی داشتن یک مکان امن برای تهذیب اولویت اولش بود، اما زمانی که سطحش وابسته به فردیتش شد، جستجو برای مشوق‌ها جایگزین آن شد.

تجربه مبارزات جدید سریع‌ترین راه برای پیشرفت بود و نوآ همیشه می‌خواست هرچه سریع‌تر رشد کند.

با این حال، جهان رازهای دیگری نداشت. نوآ تمام سطح، اعماق و هسته‌ی آن را کاوش کرده بود. تنها بخشی از دریا برایش باقی مانده بود و بعد از آن می‌توانست ادعا کند که هر اینچ از آن سرزمین‌های فانی را می‌شناسد.

نوآ می‌دانست که تونل بعدی به دنیای متفاوتی منتهی می‌شد که می‌توانست به هسته‌ای دیگر منتهی شود، اما چیزی به او می‌گفت که قوانین خام به اندازه قبل مؤثر نیستند.

در حال حاضر سطح تهذیبش با وضعیت فردیتش مطابقت داشت. افزایشی در آن اندازه به مدتی زمان نیاز داشت تا در وجود او تثبیت شود.

قوانین خام هنوز به رشد او سرعت می‌بخشیدند، اما نوآ تنها در صورتی سفر به مرکز سطح ناشناخته را در نظر می‌گرفت که گزینه‌های دیگری نداشته باشد.

در طول ماموریت در واقعیت جداگانه، پادشاه الباس اکثر دفاع‌ها را از بین برده بود. سفر به آنجا آرام و تقریباً بدون هیچ گونه تهدیدی از سوی محیط بود.

شمشیر مقدس اشاره کرده بود که سطوح مختلف نگهبانان متفاوتی خواهند داشت، بنابراین نوآ حدس می‌زد که هسته جهان دیگر بسیار متفاوت از هسته کشف شده بود.

نوآ پادشاه الباس نبود. او در زمینه‌های خود فوق‌العاده بود، اما تخصصش به اندازه فرد سلطنتی نبود. او هیچ اعتماد به نفسی نسبت به این سفر نداشت.

این همان دلیلی بود که هیچ فرد قدرتمندی مأموریت دوم را پیشنهاد نکرده بود. بدون رهبری پادشاه الباس، رفتن به هسته‌ی مرموز جهان دیگر، ریسک بیش از حد بزرگی بود.

نوآ فقط می‌توانست برای افزایش قدرت خود به شکار جانوران جادویی رتبه ۶ ادامه دهد. او قبلاً چهار جسد را ذخيره کرده بود، اما قصد داشت قبل از بازگشت به محل زندگی خود و نزدیک شدن به پیشرفت، دو جسد دیگر را به لیستش اضافه کند.

او پروژه‌های دیگری را در سر داشت، اما برای اجرای آن‌ها نیاز بود بدنش در رده میانی قرار داشته باشد و شمشیر شیطانی پیشرفت کرده باشد.

تنها جنبه‌ای از قدرت جنگی‌اش که هنوز می‌توانست به تنهایی آن را تقویت کند، طلسم‌هایش بود. نوآ می‌توانست هنرهای شمشیرزنی را برای جفت شدن با توانایی‌های جدید خود ایجاد کند.

او می‌دانست که نمی‌تواند این فرآیند را برای بسیاری از ...