تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 1208
فصل 1208 - 1208. ترفندها
نوآ در حالی که در ابعاد خود پرواز میکرد، فکر کرد -چطوری بکشمش؟-
او تصمیم گرفته بود برای فرار از شعلههای طلایی به تکنیک حرکت خود تکیه کند، زیرا متوجه شد که ماده تاریک او نمیتواند جلوی حمله شاهزاده دوم را بگیرد.
دنیای تاریک آنقدری دوام آورده بود که مسیری را در میان رگبار کپیها ایجاد کند و نوآ از این فرصت برای پرواز بر فراز میدان جنگ استفاده کرد.
کپیهای شاهزاده دوم در همان زمان قبل از تبدیل شدن به شعلههای آتش سمت او چرخیدند. نوآ نمیتوانست بفهمد سلطنتی بعد از آخرین حمله خود چقدر انرژی جمع کرده است، اما دلیلی برای تغییر رویکرد خود نمیدید.
سلطنتی هنوز در مرحله مایع بود. حتی پس از ایجاد ارتشی از کپیها، قدرت کلی او هرگز به مرحله جامد نمیرسید.
نوآ از این بابت احساس سردرگمی کرد، اما زمانی برای مطالعه قدرت حریفش نداشت. او دیگر نمیتوانست توجه خود را از جنگ منحر*ف کند. شاهزاده دوم ثابت کرده بود که میتواند به او صدمه بزند.
دنباله شعلههای آتش به سمت نوآ پرواز کرد، اما قبل از اینکه به او برسند، ضربه زد. موجی از ماده تاریک آنها را فرا گرفت و دنیای تاریک را دوباره خلق کرد، اما هاله شاهزاده دوم ناپدید نشد.
بار دیگر جرقهها در سراسر جهان تاریک ظاهر شدند و ارتش کپیها اصلاح شدند. در کمتر از یک لحظه، شعلههای طلایی ماده تاریک را سوزاند و نوآ را مجبور به فرار کرد.
نوآ دوباره در آسمان ظاهر شد و ضربات دیگری به راه انداخت، اما عاقبت مانند قبل بود. حضور شاهزاده دوم حتی پس از اینکه ماده تاریک تمام شعلههای آتش را نابود کرد، ناپدید نشد و کپیهای آن دوباره در سراسر جهان تاریک اصلاح شدند.
نوآ در حالی که شاهزاده دوم او را مجبور به فرار کرده بود، فکر کرد: -این کار نمیکنه.-
نوآ دیگر با ذخایر انرژی خود مشکلی نداشت، اما باور نداشت که بتواند بیشتر از شاهزاده دوم دوام بیاورد. سلطتنی قبلاً اعتراف کرده بود که او یک تهذیبگر عادی نیست، بنابراین نوآ نمیتوانست از دانش خود برای درک محدودیتهایش استفاده کند.
با این حال، نوآ میدانست برای اینکه خلاقیتهای پادشاه الباس تا کجا میتواند منطق را به چالش بکشد محدودیتی وجود دارد. حتی به عنوان یک معجزه، شاهزاده دوم باید از قوانین جهان پیروی میکرد.
انرژی او باید از جایی میآمد. یک نیروگاه معمولی مرحله مایع نمیتوانست این توانایی را تا این حد تقویت کند، و حتی یک آیتم حکاکی شده نیز نمیتوانست از این محدودیتها فرار کند.
باید اشکالاتی وجود داشته باشد. تنها مسئله این بود که نوآ نمیتوانست آنها را ببیند...
کتابهای تصادفی


