ایثار

مادر سالارها چیزی کمتر از این، از نوآ انتظار نداشتند. او لقب قوی‌ترین قهرمان تهذیب‌گر را به خود اختصاص داده بود و سبک جنگی او نشان می‌داد که هیچ‌کس در سطح و همتای او نیست. مهم نبود که مادر سالار‌ها چقدر برای این نبردها آماده شده بودند نوآ توانایی‌هایی داشت که آن رهبران، نمی‌توانستند با آن‌ها مقابله کنند.

نوآ هیچ محدودیت زمانی‌ای نداشت و می‌توانست از جاه طلبیش هم استفاده نکند و جان خود را به خطر نیندازد. آن‌ها ایراداتی در سطح نبرد خود داشتند و نوآ از همان‌ها برای حمله استفاده می‌کرد. آن دو فهمیدند که نمی‌توانند نوآ را با روش‌های معمول شکست دهند، نوآ می‌توانست بر همه‌ی نقشه‌های آن‌ها غلبه کند و حتی به آن‌ها آسیب برساند.

هر حمله‌ی نوآ به اندازه‌ی کافی مرگبار بود و اگر به خوبی روی او تحقیق نمی‌کردند، خیلی زودتر شکست می‌خوردند. دو لایه زره از نوآ محافظت می‌کرد. تله‌های مادر سالارها بی‌فایده بود و چیزی جز جراحت برایشان نداشت. آسمان دوباره آرام شد. هنوز هیچ‌کس جرعت شروع را نکرد تا این که نوآ فهمید بیش از حد منتظر است.

دریایی از رون‌های شمشیری شکل اطرافش را احاطه کرد، اسنور اصلاح شد و بال‌هایش را باز کرد و طلسم سیاه‌چاله، به طرف او شناور شد. نسخه‌های شیطانی نیز ظاهر شدند و خود را به طلسم سیاه‌چاله آغشتن و به این ترتیب، پنج غول نمایان شد. قدرت محض نوآ ساختار آسمان را در هم پیچاند و نور خورشید را کم کرد. ...