تروآ

نوآ نسخه‌های شیطانی را به سراغ گرگ‌ها فرستاد و ماده‌ی تاریکی را به شمشیر انتقال داد تا با گردباد مقابله کند. نوآ تا به حال فکر می‌کرد که گرداب‌ها با فردیت دست چپ یزدان در تماس است، اما تراکم گرداب‌ها تخریب‌گری او را نداشت. گرداب به آرامی می‌چرخید و شبیه چماق عظیمی بود و ساختار منظمی داشت در حالی‌که گرداب‌ها معمولی او بادهای شدیدی داشتند.

نسخه‌های شیطانی با دود خورنده با گرگ‌ها جنگیدند، سپس منفجر شدند. برخی از آن‌ها توانستند جان سالم به در ببرند اما ماده‌ی تاریکی روی‌ آن‌ها افتاد و نابودیشان را حتمی کرد.

نوآ با تیغه‌ی شمشیرش گرداب پیش رویش را به دو نیم کرد و گرداب در دنیای تاریکی محو شد اما همه‌‌ی این‌ها کافی نبود. دست چپ یزدان بالای سر نوآ بود و به خارج از دنیای تاریکی رسیده بود. او هنوز سوار بر گرگ بود و کف دستش گوی‌های گرداب خشمگینی به دور خود می‌چرخید. گوی‌ها به سمت گاز تاریکی افتادند و طوفانی سهمگین ایجاد کردند. گرداب‌ها سعی می‌کردند ماده‌ی تاریکی را پراکنده کنند.

دیانای کبیر نیز زیر پای نوآ، خارج از دنیای تاریکی ظاهر شد. بالای سرش هزاران جرقه‌ی پیچ و تاب دار شکل گرفته بود. هنگام حمله به ماده‌ی تاریکی نیز، به شکل تیر‌های کوچک درآمدند. دنیای تاریکی می‌توانست حملات آن‌ها را سرکوب کند، اما خود نوآ اجازه داد تا آن را نابود کنند زیرا این حمله دیگر به کار نمی‌آمد.

ماده‌ تاریکی بیشتر از سینه‌اش بیرون آمد و لایه‌ی دوم رزه‌ی شیطانیش شد. مقداری از انرژی بالاتر را به دفاعش انتقال داد تا قوی‌تر شود و سه نسخه‌ی شیطانی جعلی دیگر نیز ایجاد کرد. در این حین نوآ طلسم سیاه‌چاله را احضار کرد. کره‌ی کوچک در حین این مبادلات بزرگتر شده بود اما همچنان نیاز به رشد داشت تا قدرت غالب خود را نشان دهد.

با این‌حال با استفاده از طلس...