قسمت 1255: غارت

مار فنا ناپذیر رده بالا تنها کسی نبود که از قدرت پرتوی تاریک شگفت زده شده بود. نوآ نیز از قدرتش حیرت زده بود. او می‌دانست که اسنور چقدر قوی شده، اما به سختی باور می‌کرد که می‌تواند به این راحتی در بدن جانوران جادویی آخرین رده از رتبه‌ی ششم حفره ایجاد کند.

بالاخره اسنور پس از اصلاحات توانسته بود از قدرت واقعی ماده‌ی تاریک استفاده کند. سطح پایه‌ی چهارمین مرکز قدرت نوآ دیگر قدرتش را محدود نمی‌کرد. همراه خونی توانایی‌ای هم‌تراز با ضربات استادش به دست آورده بود!

نوآ در حالی که به این موضوع فکر می‌کرد لبخندی سرد نشان داد و گفت: «می‌تونم وحشی باشم!»

همزمان که وارد بُعدش می‌شد، شکافی به شکل انسان جای او را گرفت. مارهای فنا ناپذیر زمانی در نبرد زیرک بودند، اما حداکثر سرعتشان هم با تکنیک حرکت نوآ قابل مقایسه نبود.

آن مار رده بالا تمام تلاش خود را کرد تا فرار کند، اما طولی نکشید که سایه‌ای بالای سرش ظاهر شد و شکافی ضخیم ایجاد کرد که باعث شد موجود به سمت دریا پرت شود.

مار به موقعیت قبلی‌اش برگشت و منطقه را با مایع نقره‌ای پر، آب را منجمد، و لایه‌ای دفاعی ایجاد کرد. با این حال، اسنور در طول آن مدت اصلاح شده بود، و در پرتاب پرتوی تهدید آمیزی دیگر درنگ نکرد.

آن پرتو یخ را سوراخ کرد و روی بدن مار فنا ناپذیر فرود آمد و حفره‌ای بزرگ درست زیر دیگری ایجاد کرد. طولی نکشید که خرده‌های نقره در آن نقطه جمع شدند تا آسیب را از بین ببرند، اما نوآ به موجود مهلتی برای بهبودی نداد.

نوآ دوباره در کنار اولین حفره ظاهر شد. سطح تهذیبش به همراه جاه‌طلبی‌اش از مرحله جامد عبور کرده بود و دنیای تاریکی درون شمشیر شیطانی جریان داشت تا قدرتش را فراتر از محدودیت‌های ساختاری‌اش ببرد.

مار فنا ناپذیر دهانش را باز کرد تا مایع نقره‌ای‌اش را به سمت نوآ پرتاب کند، اما موجود دوم از قبل سلاحش را بالا آورده بود. برشی که به دنبال آن حرکت ایجاد شد، شکافی را باز کرد که کار موجود را تمام کرد.

نوآ بدن مار فنا ناپذیر را جدا کرد و سرش در بستر دریا افتاد. مسیری متراکم از مایع نقره‌ای به دنبال آن سقوط کرد و کمی بعد خرده‌های یخ در تلاش بودند که جراحاتش را برطرف کنند.

با این حال، نوآ به حفره‌ی نزدیک سر مار حمله کرده بود. آن موجود بیشتر قسمت‌های بدنش را در آن حمله از دست داده بود.

از آن مار فنا ن...