فصل 1328 1328. توضیحات

نوآ فهمید که وقتی او در حالت تکنیک جعل عنصری غوطه‌ور مانده بود، اتفاقی رخ داده. حضار، واکنش استاد حکاکی دیگر و سخنان تهذیب‌گر مرحله جامد به او می‌گفت که خلاقیت‌های او توجه خاصی را به خود جلب کرده است.

با این حال، نوآ نمی‌توانست به این راحتی به او اعتماد کند. او فراموش نکرده بود که کجا است، بنابراین باید مراقب آن پیشنهادها می‌بود.

«چرا به من مواد رایگان ارائه میدی؟» نوآ بدون اینکه علاقه‌اش به آن مواد را سرکوب کند، پرسید.

بشکه‌ها حاوی فلزات عجیب و بافت‌های خاصی بودند که نوآ می‌خواست آن‌ها را مطالعه کند، اما حتی اگر اجازه می‌داد علاقه‌اش از چهره‌اش دیده شود، آن‌ها را نمی‌گرفت.

نوآ تجربه زیادی در یک تهذیب‌گر تنها بودن داشت. او می‌دانست که باید برای حفظ برخی مزیت‌ها در یک محیط خارجی، چگونه عمل کند.

واضح بود که حکاکی‌هایش توجهات خاصی را به خود جلب کرده بود، اما او نمی‌خواست به‌عنوان یک تهذیب‌گر زیرک، مثل چیزی که بود، ظاهر شود. او ترجیح می‌دهد در حالی که اطراف خود را بررسی می‌کرد، وانمود کند که در زمینه حکاکی‌ها یک نابغه بی‌خبر است.

تهذیب‌گر در حالی که چهره‌ای بی‌حالت به خود گرفته بود، گفت: «من حاضرم برای دیدن تو در حال اجرا پول بپردازم.»

نوآ وانمود کرد که نگران سخنان اوست. چشمانش را گرد کرد و در حالی که بلند می‌شد، دست‌هایش را پشت کمرش در هم گره زد.

تهذیب‌گر با دیدن عکس العمل نوآ گفت: «سد بیرون سازه مانع از باقی موندن خاطرات روش‌های حکاکی داخل اونجا توسط افراد بیرون میشه. چیزی در مورد تکنیک استاد جی یادت میاد؟»

تهذیب‌گر دیگر در حین سوال به متخصص مو سفید اشاره کرد. نوآ به بازرسی کوتاه خود در مورد روش حکاکی او فکر کرد اما به سرعت متوجه شد که چیزی در مورد آن به خاطر نمی‌آورد.

هیچ خاطره‌ای از تحلیل قبلی‌اش در ذهن او وجود نداشت. نوآ به یاد می‌آورد که سعی کرده بود این متخصص مو سفید را مطالعه کند، اما وقتی به آن فکر می‌کرد، حتی کوچک‌ترین تصویری را هم به خاطر نمی‌آورد.

نوآ در حالی که سد را بررسی می‌کرد، فکر کرد:

- کنجکاوم بدونم محدودیت این ویژگی چیه‌.

نوآ نمی‌دانست که یک تهذیب‌گر چقدر باید قوی باشد تا از آن تأثیرات جلوگیری کند، اما بازرسی ساده او نمی‌توانست چیز مفیدی را آشکار کند. با این حال، تهذیب‌گر مرحله جامد افکار او را درک و از اطمینان دادن به ا...