فصل 1382: بی رحم

رئیس وان و شیطان آسمانی نبرد نوآ را نادیده گرفتند. آنها به یکدیگر خیره شدند و حتی پس از اینکه ابر سیاهی قسمتی از منطقه را پوشاند، منتظر ماندند تا حریف خود حرکتی انجام دهد.

شیطان آسمانی اعلام کرد: «بعدی قوی تر خواهد بود. شاید بخوای از سال های بیشتری استفاده کنی.»

شیطان آسمانی وقتی با حریفش صحبت می کرد لبخند تمسخرآمیزی بر لب داشت. رئیس وان پاسخی نداد، بیشتر به این دلیل که می دانست کارشناس درست می گوید.

آخرین حمله حتی پس از استفاده از دو جادوی دفاعی، او را مجروح کرده بود. حملات شیطان آسمانی قدرتمند بودند و تمام دنیا با او همکاری می کردند تا قدرت طلسم هایش را افزایش دهد.

سیلاب قبلی انرژی زیادی نداشت. شیطان آسمانی یک طلسم ساده با مقدار کمی از نفس خود انجام داده بود، اما جهان آن را به چنان حمله ای تبدیل کرده بود که می توانست کل یک انجمن را تهدید کند.

رئیس وان در سکوت تصمیم گرفته بود تا با بازی شیطان آسمانی راه بیاید. او فقط باید از دو حمله دیگر جان سالم به در می برد تا او را بکشد، و شیطان آسمانی از شرط بندی خود عقب نشینی نمی کرد چون فردیت اش به آن بستگی داشت.

مبارزه با شیطان آسمانی زمانی که از همه طلسم های خود استفاده می کرد بسیار دردسرساز بود. قمار او به رئیس وان امید به پایان رساندن آن مسابقه بدون آسیب دیدگی کامل را داده بود.

شیطان آسمانی در حالی که دست هایش را باز می کرد و کف دست هایش را به سمت بالا می گرفت، گفت: «آماده شو.»

حتی مواد بیشتری در جهان به بدن او نزدیک شدند و تحت تأثیر قانونش، دگرگون گشتند. تکه‌های کاملی از زمین سخت سرزمین‌های جاودانه، در آسمان بالا رفته و به قطرات آبی تبدیل شدند که شروع به شناور شدن در اطراف او کردند.

هاله شیطان آسمانی وقتی هر دو کف دستش را بالا برد و بالای سرش گرفت، تشدید شد. آب اطراف او به سرعت حرکت کرده و سیلاب بزرگتری به سمت بالا جریان یافت تا رئیس وان را با قدرت خود در بر بگیرد.

رئیس وان نمی خواست با حمله روبرو شود، اما سرعت آب برای او بسیار بالا و طفره رفتن برایش غیر ممکن بود. فقط می‌توانست برای دفاع و نجات جانش به بادهایی که از بدنش بیرون می‌آمدند، تکیه کند.

«صد سال!» رئیس وان فریاد زد و آسمان، خود را به دو قسمت تقسیم کرد.

طوفانی بدن او را فرا گرفت و آسمان را به زمین متصل کرد، در حالی که به سیلاب عظیمی را که او را بالاتر می برد، نفوذ می کرد. بادهای متراکم او با آب های خروشانی که به بدنش حمله می کردند،جنگیدند و تکه هایی از پوستش در طول این فرآیند متلاشی شد.

وقتی آن مبارزه به پایان رسید، رئیس وان با ظاهر یک مرد جوان ...