فصل 1411: هجوم

نوآ فوراً روی دریافت پاداش خود تمرکز نکرد. بدن او درهم برهم بود و نیاز به درمان داشت و ساختار زیرزمینی دارای مواد با ارزش بسیاری بود که او می‌توانست آن‌ها را به دست آورد.

با نابودی تمام گالم‌ها، بقایای سنگ‌های آبی تیره‌ی آنها دیگر به ارث تعلق نداشت. نوآ می‌توانست آن‌ها را به‌عنوان بخشی از پاداش‌های آزمون در نظر بگیرد، و از آن منابع نیز دست نمیکشید، به‌ویژه که برخی از تکه سنگ‌ها موادی در سطح بالایی بودند.

دستاوردهای کلی او در آنجا از آنچه در آزمون‌های قبلی به دست آورده بود فراتر می‌رفت. سایر منابع کمیاب به دست آمده در لایه دوم نمی‌توانستند با این تعداد زیاد منابع حتی رقابت کنند.

نوآ فقط می‌توانست از نتیجه آزمون خوشحال باشد، اما این دستاوردها نتوانست روحیه او را بهبود بخشد. او به تازگی از یک توطئه بزرگ و نقشه‌های باورنکردنی مطلع شده بود. آن پاداش ‌ها نمی‌توانستند آرزوی او را برای پیوستن به میدانی که فقط موجودات رتبه 9 می‌توانستند به آن بپیوندند، برآورده کنند.

نوآ در حالی که اسنور او را از میان سالن‌ها می‌برد، فکر می‌کرد: "-بهبود و ترمیم اولویت اوله." اسنور نیز به او در جمع‌آوری تمام باقی‌مانده‌های آبی تیره در ساختار زیرزمینی کمک کرد. "-هنوز هشت برج دیگه برای کاوش وجود دارن. یکیشون ممکنه حاوی چیزی باشه که بتونه قدرت نبرد من رو به سطح بالاتری برسونه."

آنچه او در آن آزمون و کل لایه دوم به دست آورده بود، تنها بخشی از چیزی بود که میراث دزد بزرگ می‌توانست ارائه بدهد. برج "قدرت" طبقات بیشتری در دسترس داشت و همین امر در مورد سایر ساختمان ها نیز صدق می‌کرد. نوآ هنوز فاصله زیادی تا پایان کارش با برج‌ها داشت.

از آنجایی که لایه دوم نمی‌توانست چیز دیگری به او ارائه دهد، نوآ تصمیم گرفت برای بهبودی به دنیای بیرون بازگردد. او همچنین باید شکار می‌کرد تا انبار اجساد جانوران جادویی خود را دوباره پر کند و می‌خواست مدتی را در انزوا بگذراند تا تجربیات بدست آمده در نبردهای قبلی را به طور کامل جذب و تحلیل کند.

غافلگیری‌ای در دنیای بیرون در انتظار او بود. هنگامی که نوآ ارث را ترک کرد و دوباره در بالای برج "قدرت" ظاهر شد، جوخه های بی‌شماری از دورگه‌ها را دید که یک سری میله های فلزی بلند را در پایین کوه جعلی تعمیر می‌کردند.

هوای منطقه متشنج بود و به نظر نمی‌رسید که هیچ یک از آن دورگه‌ها دیگر به ارث دزد بزرگ علاقه‌ای داشته باشند. پایین منطقه زیر ساختمان به اولویت آن‌ها تبدیل شده بود.

نوآ به طور مبهم می‌توانست بفهمد چه اتفاقی می‌اف...