فصل ۱۷۷۳ - ۱۷۷۳ . ساخت سخنرانی نوآ بیشتر ارشدان را با تردید و نگرانی مواجه کرد، اما این وضعیت تغییر نمی‌کرد. نوآ مستبد و بی ادب بود، اما همیشه حقیقت را بیان کرده بود. جهان در حال حاضر تنها دو جناح داشت. برخی از ارشدان از سازمان‌های انسانی هنوز بر روی ایده خودشان برای قربانی کردن موجودات و کاهش مصرف انرژی پافشاری می‌کردند. با این حال، آن طرح نیاز به کنترل سرطان داشت و قطعاً قدرت آنها برای تصاحب این موقعیت کافی نبود. نوآ تقریباً همه چیز را پس از سخنرانی خود نادیده گرفت. بسیاری از ارشدان امیدوار بودند که گزینه‌های خودشان را بررسی کنند، اما او قبلاً از این موضوع را پشت‌سر گذاشته بود. اکنون طرح در حال اجرا بود. فقط فعلا آمادگی و جزئیات لازم را نداشت. جهان تاریک در نهایت گسترش یافت تا اینکه نوآ را در بر گرفت. ارشدان دیگر نمی‌توانستند او را ببینند و در آن لحظه با او تماس نداشتند، که همین مجبورشان کرد امید اینکه بتوانند نظر نوآ را تغییر بدهند، کنار بگذارند. سرطان زمین و آسمان از طریق خلا فراتر از آسمان سفید پیش خواهد رفت و سعی خواهد کرد انرژی حاکمان را بدزدد. دیگر هیچ چیزی نمی‌توانست این را تغییر بدهد. ارشدان فقط می‌توانستند برای جنون آمیزترین نقشه نوآ آماده شوند. نوآ می‌توانست به‌طور مبهمی آفرینش خودش را فریب دهد تا از تکنیک قضاوت شیطانی هنگام ساختن نسخه‌ای از اژدهای عظیم شش دست استفاده کند. او می‌توانست سلاحی اختراع کند که برای نابودی طرح شده بود و دستگاهی شبیه به فضای جداگانه داشت. طرح اولیه قبلاً در ذهنش بود، بنابراین کارگاه با سرعت تمام حرکت کرد تا آن را به یک شیء واقعی تبدیل کند. تجربه‌های انباشته‌شده در طول زندگی‌‌اش باعث شده بود نوآ در عرض چند ثانیه یک موجود زنده جدید اختراع کند، اما او باید هفته‌ها و ماه‌های بعدی را صرف حل اشکالات مختلف می‌کرد. تصمیم به ساخت یک موجود زنده به جای یک سلاح ناشی از تجربه و ماندگاری محصول نهایی بود. استادان حکاکی می‌توانستند اشیاء را تعمیر کنند، اما موجودات خودشان بهبود می‌یافتند. علاوه بر این، آنها می‌توانستند به طور مستقل کار کنند و با گذشت زمان تکامل پیدا کنند. دنیا از مواد خالی بود، اما نوآ همه چیزهایی که نیاز داشت در دنیای تاریک در اختیار داشت. د...