فصل 1801. به پایان رسید

چند ارشد و جانور جادویی هم توانسته بودند بخشی از انرژی مدوزا را تصاحب کنند، اما تنها نوآ و پادشاه الباس توانستند این قدرت را به گذر از سطح تبدیل کنند.

وقتی از عمارت بیرون آمدند، گروه نمی‌توانستند به ارشدانی که پیشرفت کرده بودند خیره نشوند. آن‌ها نمی‌توانستند باور کنند که موجودات نسبتاً جوان به این سرعت به این سطح رسیده‌اند.

فولری آخر سر تنها عضو گروه بود که هنوز به مرحله جامد نرسیده بود. وجودش هنوز باید سال‌های زیادی را که تنها یک مرکز قدرت داشت را جبران می‌کرد، بنابراین سطحش در مرحله مایع باقی مانده بود.

خوک حتی بخشی از شرایط نامعقول نوآ را بعد تبدیل به ارث برده بود، بنابراین انرژی مدوزا تنها توانست او را به اوج مرحله مایع و رده متوسط برساند.

موجودات خالی بلافاصله پس از اینکه عمارت به داخل حلقه طلایی پادشاه الباس بازگشت، تلاش کردند به گروه حمله کنند اما نوآ تنها با حرکت دستنش منطقه را با قدرتش پر کرد.

هر زمان که سیاهی خم می‌شد یا چیزی حرکت می‌کرد، بریدگی‌های بی‌شماری در فضای خالی ظاهر می‌شد. موجودات خالی اصلاً نمی‌توانستند به ارشدها نزدیک شوند و این به آن‌ها زمان داد تا در مورد حرکت بعدی خود تصمیم بگیرند.

ارشدها اکنون در اوج قدرت خود بودند. انرژی دانتیان‌شان برای یک سفر طولانی کافی بود، اما پادشاه الباس هنوز باید چند محاسبه انجام می‌داد که نیاز به بررسی دستاوردهای قبلی‌شان داشت.

دزدی از دنیاها آسان بود و تقریبا به هیچ انرژی نیاز نداشت، اما این امر در مبارزه با موجودات درجه 9 صدق نمی‌کرد. اگر موجود قدرت‌مند دیگری را پیدا کنند، وضعیت‌شان بدتر می‌شد، که می‌تواند شانس آن‌ها را برای بازگشت به گودال‌شان به خطر بی‌اندازد.

گروه حتی از گودال‌شان دور شده بود. نوآ می‌توانست به شافو تکیه کند و اگر هیچ‌کس انرژی نداشت همه را حمل کند، اما این شرایط او را در میان خلأها تنها می‌گذاشت.

پادشاه الباس باید در نظر می‌گرفت که این ماموریت تا چه مدت باید ادامه یابد. به هر حال، این گروه همیشه می‌توانست به آسمان برگردد، محاسبه کند که چقدر در خلأ سفر کرده‌اند و یک گودال جدید برای مناطقی که که جست‌وجو نکرده‌اند پیدا کنند.

گروه برای اینکه احساس می‌کردند ممکن است از سوی آسمان‌ها و زمین مجازات شوند عجله داشتند اما در سال‌های اخیر هیچ مجازاتی...