فصل ۱۹۰۰: استخراج

نوا استراحت‌های زیادی کرد تا پوچی باقی‌مانده‌ای را که شروع کرده بود ذهنش را پر کند، از بین ببرد. یک دهه کامل روی زمینه‌های دیگر تمرکز کرد تا اطمینان حاصل کند که نتیجه‌گیری‌های او از میل شدیدش به پایان دادن به این روند دشوار ناشی نمی‌شود. با این حال، طرح جدید مرکز قدرت او در نهایت شکل گرفت، بنابراین پروژه به مراحل نهایی خود نزدیک شد.

زمان شروع ایجاد واقعی مرکز قدرت فرا رسیده بود که نیاز به یک منطقه آموزشی کاملاً متفاوت داشت. نوا از محدودیت‌ها و محافظ‌های محل سکونت سابق خود بسیار بهره‌مند شده بود. بدون آن‌ها نمی‌توانست بسیاری از کپی‌های خود را سرکوب کند، اما اکنون به چیز دیگری نیاز داشت.

منطقه آموزشی جدید یک اتاق بزرگ دایره‌ای بود که در مرکز آن یک سوراخ مخروطی وجود داشت. ساختاری عمیق دارای چندین پله با حکاکی‌های مختلف برای ویژگی‌های مختلف بود، اما نوا فقط به آن‌هایی که می‌توانستند تراکم مواد اثیری را افزایش دهند اهمیت می‌داد.

ماده اصلی برای مرکز قدرت اثیری او باید جاه‌طلبی او می‌بود. نوا این را در اولین آزمایش خود تأیید کرده بود و نتیجه‌گیری‌های او در طول سال‌هایی که با کپی‌های دیگر گذراند تغییر نکرد. مشکل جمع‌آوری آن در یک شکل خالص و مناسب بود.

در تئوری، نوا هنوز به جاه‌طلبی درستی که برای ایجاد ارگان اثیری لازم بود دسترسی نداشت. مراکز قدرت او طبیعتاً باید به رتبه نهم می‌رسیدند و انرژی خود را به طور طبیعی برای ساخت ساختار اثیری ادغام می‌کردند. با این حال، او مجبور بود مسیر کاملاً متفاوتی را دنبال کند که با ساختن ماده اصلی با دستان خود شروع می‌شد.

نوا در این باره بسیار فکر کرده بود و در نهایت تصمیم گرفته بود که تکثیر گذر از سطح طبیعی فقط یک اتلاف وقت است. گرفتن تاریکی، انرژی ذهنی، ماده تاریک و انرژی اولیه خود، تکامل آن‌ها از طریق قانون خود و ادغام آن‌ها بی‌معنی به نظر می‌رسید وقتی می‌توانست مستقیماً جاه‌طلبی خود را بهبود بخشد.

مشکل این بود که جاه‌طلبی او در سطح فعلی خود به عنوان یک نیروی مناسب وجود نداشت. تأثیری بود که می‌توانست مواد دیگر و انرژی او را آلوده کند، اما شکل واقعی نداشت.

نوا می‌توانست چند روش را برای جدا کردن جاه‌طلبی خود تصور کند. آلوده کردن یک ماده ساده و به آرامی نابود کردن ...