فصل 1954 : جام

تهی بودن فضای داخل دیوارهای سفید تهذیبگر پیر را متعجب کرد، اما ذهنش آنقدر دوام نیاورد که بتواند به این مسئله فکر کند. زندگی او را رها کرد و تاریکی به سرعت جایگزین آگاهیش شد.

اگرچه، دیوارها ناگهان با شدت بیشتری درخشیدند و نورشان بر روی بدن فلج شده تهذیبگر پیر هم¬سو شد. انرژی غلیظی که از آن ساختارها ساطع می‌شد بدن او را بازسازی کرد و در عرض چند ثانیه او را دوباره به زندگی برگرداند.

تهذیبگر پیر وقتی متوجه شد چه اتفاقی افتاده است با خوشحالی لبخند زد. رهبرانش او را نجات داده بودند، و او برای نشان دادن قدردانی خود به سمت دیوارها تعظیم عمیقی کرد.

ارشد تا زمانی که کنجکاوی بر او غلبه کرد در آن حالت باقی¬ماند. کمر خمیده‌اش اجازه نمی‌داد خیلی وجودش را راست کند، اما او همچنان سرش را بالا برد و به سمت یکی از دیوارها حرکت کرد.

آسمان و زمین برای احتمال خودکشی شیطان آسمانی آماده شده بودند. این برای یک ارشد با چنین پشتکاری کاملاً عادی به¬نظر می‌رسید، اما روشی که او برای نابود کردن وجودش استفاده کرده بود عجیب بود و همین باعث نگرانی تهذیبگر پیر شده بود.

علاوه بر این، آنها می¬توانستند با گذر زمان آن را کامل کنند و آنچه نفس به تنهایی خلق کرده بود را دوباره بسازند. به¬نظر می‌رسید که شیطان آسمانی نقطه مقابل نوآ باشد.

نوآ قوی‌ترین محصول نقص سیستم بود، درحالی¬که شیطان آسمانی به عنوان فرزند محبوب آن به چشم می‌آمد.

«فکر این¬که این شخصیت¬های افراطی در آخر تو یه تیمن...» تهذیبگر پیر درحالی¬که دستش را بر دیوار فشار می داد آهی کشید.

این‌که نوآ و شیطان آسمانی جزو یک گروه از سرکش¬ها بوده‌اند تقریباً خنده‌دار به¬نظر می‌رسید. یکی از آنها پتانسیل تبدیل شدن به کمالی که آسمان و زمین تصور کرده بودند را داشت، اما حضور نوآ باعث شد که او به یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های آنها نیز نزدیک شود. با این¬حال، حاکمان پیش از اینکه وضعیت به مشکلات بیشتری بربخورد، اقدام کردند. آنها پیش از آنکه شیطان آسمانی بتواند وجو...