قسمت 2072: نگاه اجمالی 

نوآ در طول سفر طولانی خود، به نتایج مشابهی رسیده بود. مطمئناً، بسیاری از کارهایی که او انجام داده بود، در نهایت آسمان و زمین را در مسیر بهتری قرار داده بود. با این حال، این ماهیت ایرادات و موانع بود. غلبه بر آن‌ها فواید و مزایای خودش را داشت. این در مورد او و حاکمان نیز صادق بود. 

نوآ در نهایت پرسید: «برنامه‌تون چیه؟ ذخایر انرژی آسمان و زمین از مال شما بیشتره. در نهایت یا باید مخفی بشین یا دنبال راهی جسورانه باشین.» 

حاکمان قدیمی فاش کردند: «ما باید نفوذ خودمون رو گسترش بدیم. متوقف شدن یک گزینه نیست، اما اعتراف می‌کنیم که آسمان و زمین دارن آزاردهنده می‌شن.» 

نوآ پیشنهاد کرد: «بهتره به انزوا برین. جانوران جادویی پیشرفت کرده و شهر خودتون رو بردارین و برین. شما نباید توسط آسمان و زمین گیر بیفتین.» 

حاکمان قدیمی سوال کردند: «اگر جای ما بودی، مثل موش مخفی می‌شدی؟» و نوآ احساس کرد که می‌تواند خنده‌ای ضعیف را در انتهای آن جمله بشنود. 

نوآ سعی کرد آن‌ها را متقاعد کند: «شما مثل من نیستین.» 

حاکمان قدیمی ادامه دادند: «هیچ‌کس مثل تو نیست؛ اما هیچ‌کس هم مثل ما نیست. حتی آسمان و زمین هم نمی‌تونن مثل ما باشن. به همین دلیل با ما می‌جنگن و به همین دلیله که ما باید سریع‌تر از اونا پیشرفت کنیم. سفر تهذیب همین‌جوریه.» 

نوآ می‌دانست که حاکمان قدیمی درست می‌گویند، اما وضعیت همچنان دردسرساز بود. آسمان و زمین در نهایت آن‌ها را شکست خواهند داد و او، نمی‌دانست که آیا تا آن زمان می‌تواند به اندازه کافی قوی شود یا خیر. او حتی نمی‌توانست برای همیشه در شهر نارنجی بماند، زیرا مسیر خود را دنبال می‌کرد. 

حاکمان قدیمی که گویی متوجه شده بودند در ذهن او چه می‌گذرد، اعلام کردند: «ما به حمایت تو نیازی نداریم.» 

نوآ اظهار داشت: «با این حال، باید یه کاری انجام بدین. من نمی‌خوام نبرد نهایی به این زودی فرا برسه.» 

حاکمان قدیمی پاسخ دادند: «ما از قبل یه برنامه داریم. ما در این سال‌ها فقط روی فرار تمرکز نکردیم. ما تقریباً راهی برای نگاهی اجمالی به آرایش قوانین فراتر از آسمان پیدا کردیم.» 

نوآ بیخیال نگرانی و افکارش شد. پس از شنیدن این کلمات، چشمانش با علاقه خالص روشن شد. حتی بخشی از او معتقد بود که حرف حاکمان قدیمی را اشتباه شنیده است.