سیستم خوناشامی من
قسمت: 190
قسمت: 190 آزمایش چیزی جدید
فکس گفت: «تو نگرانی، مگه نه؟»
با قضاوت بر اساس مدت زمانی که کوئین سکوت کرده بود، فکس میتوانست بگوید که در فکر فرو رفته تا تصمیم بگیرد به او اعتماد کند یا نه. و فکس واقعاً نمیتوانست او را سرزنش کند. اگر او در موقعیت کوئین بود نیز همین کار را میکرد.
کوئین از سیستم پرسید: «این کارمون خطری هم داره؟»
بعد از اینکه به راحتی در نبرد از فکس شکست خورد و دید که او پا به پای لئو مبارزه میکند. او احساس کرد که یادگیری هنرهای رزمی نظامی و خونآشامی به او را در یک مزیت بزرگ میدهد.
سیستم پاسخ داد: «فکر میکنم تو باید امتحانش کنی. از نظر خونآشامهای دیگه، تو یه مقدار ضعیف هستی و بهنظرم این پیشرفت بزرگی برات خواهد بود.»
«خودمم اینو میدونم!» کوئین مقداری از حرفهای سیستم ناراحت شد. او میدانست که ضعیف است، اما، سیستم مجبور نبود هر بار این مسئله را به او یادآوری کند.
«من در مورد این صحبت میکنم که اون کنترل من رو به دست گرفته، اگه این مسئله دائمی بشه چی؟»
«همچین اتفاقی رخ نمیده، خونآشامها نمیتونن بقیهی خوناشامها رو به عنوان عروسکهای دائمی خودشون کنترل کنن. به همین دلیلم بود که اون تا این اندازه به دوستت شما علاقه نشون میداد. اگه میخوای همین الانم میتونی ارتباطش رو قطع کنی. البته بسته به سطح قدرت و این دست جزئیات ممکنه مقداری طول بکشه و همراه درد باشه.»
«پس این احتمال وجود داره که اگه دلش بخواد میتونه با استفاده از باعث آسیب زدن به بقیه بشه،درسته؟»
در این زمان ایدهای به ذهن کوئین رسید. با اینکه در دستگاههای بازی عادی نمیتوانستند توانایی خودشان را انتخاب کنند، اما قضیه در دستگاه بازی لوگان تفاوت داشت و حتی خوناشامهایی که تواناییهای منحصر به فرد داشتند هم میتوانستند تواناییهایشان را در بازی اجرا کنند.
لوگان با دستگاه خود میتوانست تواناییها را برنامهریزی و ثبت کند، پس اگر با اون صحبت میشد، لوگان میتوانست راهی برای استفادهي همزمان و مناسب آنها پیدا و ارائه کند.
در داخل بازی برای آنها نه تهدیدی وجود داشت و نه خطری.
پس کوئین پاسخ داد: «لطفا اجازه بده که دربارهش فکر کنم. چطوره برای فعلا بهت نشون بدم که بازی چطوری انجام میشه؟»
سپس کوئین اصول اولیه و نحوه استفاده از رابط کاربری بازی را به او نشان داد و در ادامه، سیستم مبارزهیابی و فرآیند انتخاب توانایی را برایش توضیح داد.
فکس زمانی که متوجه شد قادر به استفاده از توانایی خود در بازی نیست بسیار ناراحت شد، اما وقتی که متوجه شد میتواند شخصیت درون بازی را مطابق با ترجیحات خود سفارشیسازی کند، خلق و خوی او به سرعت تغییر کرد.
فکس شخصیت خود را با لباسهایی تمام مشکی طراحی کرد. او مانند یک نینجای باستانی با ماسک و کلاه به نظر میرسید و فقط به چشمانش اجازه دیده شدن میداد.
او ز...
کتابهای تصادفی


