NovelEast

سیستم خوناشامی من

قسمت: 227

تنظیمات

قسمت ۲۲۷: عالی شدن در یک توانایی

افراد زیادی در جهان بودند که به فناوری علاقه داشتند. اگر کسی نمی‌توانست با استفاده از توانایی‌های خود در دنیا موفق شود، تنها راه و بخش واقعی که دارای پتانسیل زیادی بود که هر کسی با تلاش و اراده کافی می‌توانست از آن استفاده کند، حوزه تحقیق و فناوری بود.

توانایی‌های بی‌شماری وجود داشت که می‌توانست به شما کمک کند تا در این زمینه بهتر کار کنید، اما هیچ چیز نمی‌توانست با عظمت ذهن انسان در مورد تفکر یک ذهن خلاق برابری که کند می‌‌توانست تفاوت‌های عظیمی را رقم بزند.

متأسفانه برای نِیت، او یکی از این افراد نبود. اما افراد زیادی را می‌شناخت که چیزی در مورد این رشته می‌دانستند. نیت یکی از این افراد گفته شده را وادار کرده بود تا سیستمی را برایش راه‌اندازی کند تا هر زمان که جهنده‌ی خون آنلاین می‌شد، فوراً توسط ساعت مدرسه خبردار شود.

او اخیراً کاربر جدیدی به نام زامبی‌پی را نیز به این لیست اضافه کرده بود. او دفعه قبل نتوانست مبارزه‌ی آن شخص را ببیند و حالا دیگر نمی‌خواست تا یکی از مبارزاتشان را هم از دست بدهد. در حالی که نیت طبق معمول با بهترین دوستش سم در حال استراحت بود، ناگهان یک اعلان توسط ساعتش دریافت کرد.

سپس بلافاصله بدون هیچ سوالی، نیت به سمت کپسول حرکت و سم نیز او را همراهی کرد.

سم با صدای نگرانی گفت: «هی‌، فکر کنم تو زیادی داری روی این یارو حساس میشی.»

نیت اما توضیح داد: «می‌دونی، هر طوری که نگاه می‌کنم انگار چیزی وجود نداره که بتونه جلوی پیشرفت این دوست‌مون رو بگیره. برای همین دوست دارم دنبالش کنم تا به جواب این مسئله برسم.»

اینبار کوئین با یک کاربر سطح چهار دیگر روبه‌رو شده بود، اما برخلاف کاربرانی که قبلاً با آنها مبارزه می‌کرد، از تجهیزات جانوری استفاده می‌برد. از آنجایی که اولین سفر دانش‌آموزی همه مدارس و پایگاه‌ها انجام شده بود، همین انتظار هم می‌رفت که دسترسی افراد به سلاح‌های جانوری افزایش پیدا کند.

مسابقه شروع شد و کوئین روال همیشگی خود را پیش گرفت. او با عجله شروع به دویدن می‌کرد تا در اولین فرصت بتواند با حریفش به‌صورت رودررو بجنگد. غالباً او در نبردها بیشتر نقش تهاجمی داشت و فشارهایی که می‌آورد باعث می‌شد تا حریفش پس از مدتی روحیه و انرژی خودش را ببازد. این‌بار هم مسئله به همین شکل بود و تفاوتی وجود نداشت.

فرد با دیدن کوئین که به سمت او می دود، هر دو دست خود را به هم چسباند و یک آب فشار قوی را به سمتش شلیک کرد. جریان آب قوی و سریع بود، اما به دلیل مسافت، کوئین به راحتی می‌توانست از آن ضربه اجتناب کند، اما به‌جای اینکار او تا آخرین ثانیه منتظر ماند و سپس برای جاخالی دادن آن، از قدم‌های رعد‌آسا استفاده کرد.

کاربر آب با دیدن این حرکت، چهره‌اش مقداری تغییر کرد. او تصمیم گرفت تا به‌جای ایجاد کردن یک جریان بزرگ آب قدرتمند، جریان‌های کوچک‌تری از آب را که مانند گلوله بودند، به سمت حریفش شلیک کند تا جلوی آزادانه حرکت کردنش را بگیرد.

با این حال، یک بار دیگر هم کوئین از قدم‌های رعدآسایش استفاده کرد تا از مجموعه شلیک‌های پیوسته او فرار کند. کوئین در هر مبارزه تنها می‌توانست تا سه‌بار از قدم‌های رعدآسایش استفاده کند و استقامت انجام بیش از این را نداشت.، بنابراین همین حالا هم تقریباً نصف انرژی خودش را مصرف کرده و بدنش تحت...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب سیستم خوناشامی من را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی