فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

سیستم خوناشامی من

قسمت: 646

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
فصل ۶۴۶: ضعف سایه
از شاخه‌های شکسته‌ی لانه، برخی از دامنه کوه سقوط کرده بودند، برخی تا نیمه کوه رفته بودند و برخی دیگر نابود شده بودند. این مکان دیگر شباهتی به شکل سابق خود ندشت. کسی باور نمی‌کرد که تنها ده دقیقه گذشته باشد.
خارهای پشت بردن شروع به عقب‌نشینی کردند و او اکنون سخت‌تر از همیشه نفس می‌کشید. با هر دو دست روی زمین افتاد و مدتی طول کشید تا به حالت اولیه خود بازگردد.
از سوی دیگر،کوئین سالم به نظر می‌رسید و هیچ جراحت مشخصی در بدنش دیده نمیشد. اما نگاه ناامیدی بر چهره داشت.
گفت: «من باختم.» 
اکنون با مقایسه هر دو ، تشخیص اینکه کوئین دقیقاً چه منظوری از "باخت" داشت، دشوار بود. او زخمی یا آسیب دیده نبود، پس چرا این نبرد را شکستِ خود می‌خواند؟
 دلیل اول بسیار ساده بود، کوئین ظرف ده دقیقه نتوانست بر بوردن پیروز شود. این مدت، حداکثر زمانی بود که بوردن قادر به حفظ نیروهای حقیقی خود بود. اگرچه کوئین در حال حاضر، توانایی شکست او را داشت، اما این پیروزی در اندیشه او با‌ ارزش نبود. البته حدس میزد بوردن نیز آن را به‌عنوان پیروزی کوئین نخواهد پذیرفت.
چند چیز را در رقابت با بردن آموخته بود. یکی از آنها مهارت بالای بوردن در نبرد بود. او در هنگام مبارزه بسیار زیرکانه عمل می‌کرد، از حقه‌های بسیاری استفاده می‌کرد و در هنگام نزدیک شدن به حریف، محتاط بود. نحوه کار سایه کوئین را به دقت تماشا می‌کرد و در حین حرکت، خود را با آن تطبیق می‌داد.
به دلیل محدودیت زمانی ده دقیقه، او تصور می‌کرد که شاید بوردن زحمت این کارها را به خود ندهد، اما در اشتباه بود. با دیدن مبارزات بوردن، شیوه رزمی وردن در ذهنش تداعی می‌شد که منطقی بود، زیرا این دو نفر کلون بودند.
اما این تنها دلیل نبود، بوردن طی مدت حضورش در جزیره، از نبرد با هیولاهای قدرتمند رده پادشاهی تجربه‌های زیادی فرا گرفت. هرگونه شتاب‌زدگی به معنای مرگ بود و او این حس را از کوئین دریافت می‌کرد.
اگر اشتباه می‌کرد یا مرتکب خطایی میشد، کوئین او را مجبور می‌کرد تا بهای آن را بپردازد.
بوردن سرانجام گفت: «تو خیلی قوی‌تر از اونی که فکر می‌کردم هستی.» نفس‌هایش آرام‌تر شده بود.اما میزان انرژی‌اش هنوز پایین بود و نمی‌توانست به زودی مبارزه کند.
«نمیدونم چطور انقد زود، قوی‌تر شدی! تو در قدرت و سرعت، از من برتر و بهتر هستی.»
کوئین پاسخ داد: «و من هنوز نتونستم شکستت بدم»
یکی دیگر از ضعف‌های اساسی کوئین در مبارزه، نحوه ا...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب سیستم خوناشامی من را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی