NovelEast

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 185

تنظیمات

فصل ۱۸۵ - درگیری رو در رو با مرتبه دوم!

صدای رعد و برق از دور با سرعت سرسام آوری نزدیک می‌شد، حتی سریع تر از ضربه پنجه خرس!

نگاه تلخ در چشمان آبی شانگوان ناپدید شد، و با یک نگاه شگفت زده و خوشایند جایگزین شد.

این مرد بالاخره از راه رسیده است! چنین فکری همراه با امید برای زندگی در ذهنش جرقه زد

چشمان خرس مرتبه دوم که تا کنون فقط احساس خشم و نفرت را نسبت به دشمنان خود نشان داده بود، اندکی باز شد و نشانه‌ای از حس احتیاط و حتی کمی ترس در آنها سوسو زد.

هیولا جرأت حمله به شیوه قدیمی خود را نداشت. حتی یک لحظه هم درنگ نکرد تا اینکه برگشت و پنجه‌اش را با تمام قدرت از بالا به پایین کشید تا به حمله‌ای که به او نزدیک می‌شد واکنش نشان دهد.

بوم!!!

انفجاری که صدایش حتی بیشتر از بیست نارنجکی که قبلا زمین نبرد را به لرزه در آورده بود میدان نبرد را به لرزه درآورد.

بازمانده‌ها در حالی که گوش‌هایشان را پوشانده بودند از ترس فریاد زدند و برخی از افراد مسلح که نزدیکی انفجار بودند در همان جا با گوش های خونی از هوش رفتند.

شانگوان در حال حاضر بیشتر استقامت خود را از دست داده بود و کمبود مانا در بدنش باعث شد که او احساس ضعف کند، بنابراین از آنجایی که در نزدیکترین نقطه به مرکز انفجار بود، در حالی که سای جینگ‌یی را در آغوش داشت حدود ده متر به هوا پرتاب شد.

«اوه...» شانگوان ناله کرد و حتی وقتی که روی زمین افتاده بود سرش را بلند کرد تا شاهد صحنه مقابل خود باشد.

غرش!!!

غرشی که هیچ شباهتی به غرش‌های قبلی نداشت از دهان هیولای مرتبه دوم خارج شد. جانور دوازده قدم عقب نشینی کرد و بازوی راستش که قبلاً با آن ضربه وارد کرده بود به طرز وحشتناکی شروع به خونریزی کرد.

فواره پس از فواره خون از بازوی هیولا بیرون می‌زد که بنظر می‌رسید با زخم پوشیده شده است. خز سفید آن که زمانی عاری از هرگونه زخم بود کمی با خون آغشته شد، اما این بار زخمی که بر بازویش ایجاد شده بود در سطحی کاملاً متفاوت بود!

نیزه خونی قرمز رنگی پرتوهای...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی