فصل ۳۴۴ - دو قطب مثبت و منفی

زمان به سرعت سپری میشود و حدود ده دقیقه بعد از این که لو شیائویائو گزارش خود را تمام کرد، حالتی گنگ در چهره ی بای زه مین ایجاد میشود.

لو شیائویائو به چهره ی بای زه مین نگاه میکند و متوجه میشود که انگار او در افکار خود غرق شده است. به این ترتیب، بی سر و صدا به گوشه ای میخزد تا مدارک خود را بایگانی کند، البته نه قبل از اینکه به او اجازه داده شود. به هر صورت لو شیائویائوی فعلی، دیگر مثل یک هفته ی پیش نیست و کم کم متوجه شده است که زنده ماندن در این دنیای جدید، چقدر سخت است و زندگی همه چقدر بی ارزش شده.

لو شیائویائو حرف بخصوصی برای گفتن ندارد. این زن به خوبی میداند که مرد روی کاناپه کیست. حتی اگر آنقدر جوان باشد که بتواند آن را پسر خود فرض کند، تفاوت در موقعیت و قدرتی که دارند مثل تفاوت سفیدی ابر ها با یک گل تیره ی کثیف است.

بای زه‌مین به آرامی فنجان چایش را مینوشد و در ذهن خود، حرف هایی که لو شیائویائو گفته است را پردازش میکند.

بیشتر از 50 بازمانده به خاطر بازمانده هایی که شب قبل کشته یا اسیر شدند، رنج زیادی را تحمل کردند. از بین این پنجاه نفر، پانزده نفرشان به خاطر تحمل جراحات مختلف، جان خود را از دست دادند و بقیه هم مجبور به تحمل جراحت های جسمی یا خسارت هایی شدند که بیشتر متوجه اموالشان شد.

علاوه بر این، در مجموع ۲۴۶ تکامل دهنده ی روح و ۵۳ سرباز مسلح در نبرد دیشب از دست رفتند. این امر همراه با تلفات بزرگ بیش از ۱۵۰۰۰۰ گلوله مهمات، باعث شد قلب بای زه‌مین مثل یک رودخانه ی خروشان شود.

«بیشتر از ۱۵۰۰۰۰ گلوله برای کشتن بیش از ۲۰۰۰ جونور...» او با اخم زیر لب زمزمه کرد.

به طور متوسط بین ۷۰ تا ۱۰۰ گلوله برای از بین بردن یک موجود مورد نیاز است. این عدد اصلا خوبی نیست.

حیوانات، ذاتاً، قبل از آخرالزمان دارای فیزیک بسیار قوی تری نسبت به انسان ها بودند. این نابرابری، زمانی به اوج خود رسید که مانای جهان وارد سیاره شد و فیزیک این حیوانات را تغییر داد و آنها را به موجوداتی تبدیل کرد که حتی یک گلوله در سر هم نمی توانست آنها را از پا در بیاورد.

در حالی که موجودی مانند سنجاب جهش‌یافته در صورت برخورد گلوله با سرش واقعا میمیرد، واقعاً چند شلیک برای پایین آوردن موجوداتی مانند فیل‌های جهش‌یافته یا کرگدن‌های جهش‌یافته که مقاومت پوست‌شان در این مرحله با صفحات فولادی قابل مقایسه است، کافی به نظر میرسد؟ احتمالا چندین هزار؛ و این فقط در مورد جانوران طبقه بندی نشده است.

برای بای زه مین واضح است که در مورد جانوران مرتبه‌ی اول، حتی ده ها هزار گلوله یا صد ها هزار گلوله هم کافی نیست تا بتوان یکی از این هیولا ها را از بین برد.

ماجرای شب قبل، بعد از اینکه ضررها روی یک برگه چیده شد و با وضوح بیشتری به نمایش درآمد، باعث شد بای زه‌مین مجبور شود حرکت بعدی خود را با دقت بیشتری بررسی کند. زیرا باعث شد تا بفهمد که بشریت چقدر ضعیف هستند.

در اولین رویارویی بزرگ جناح او با موجودات جهش یافته، برای اینکه به پیروزی برسند لازم شد تا 2/3 از منابع مهمات خود را مصرف کنند. این فقط همه ی ماجا نیست. تلفات انسانی نیز در مقایسه با جانوران جهش یافته، میزان قابل توجهی است و این را باید در نظر گرفت که سرعت تولید مثل جانوران، بسیار بیشتر از انسان هاست.

علاوه بر این، جانوران از بدو تولد با نحوه ی انجام مبارزه آشنایی داشتند. اما یک انسان، قبل از کسب قدرت، به چند سال زمان نیاز دارد تا مراحل مختلف یعنی از نوزادی تا نوجوانی یا حتی دوران بزرگسالی را طی...