جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس
قسمت: 876
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 876:شیاطین در حال شکار انسان
ارباب شیاطین و بای زهمین، تکاملدهندهی روحی که انسان بود و اخیراً خود را در سراسر جهان با شاهکارهایی شگفتانگیزتر و وحشتناکتر از گذشته معرفی کرده بود، در نبردی یکبهیک با هم درگیر شدند.
ارباب شیاطین و بای زهمین، تکاملدهندهی روحی که انسان بود و اخیراً خود را در سراسر جهان با شاهکارهایی شگفتانگیزتر و وحشتناکتر از گذشته معرفی کرده بود، در نبردی یکبهیک با هم درگیر شدند.
با اینحال، تکاندهندهترین و سختترین چیز برای باور این بود که پس از رد و بدل شدن ضربات در گردبادی از ضربات شدید با سرعتهایی که تخمین آنها به وضوح غیرممکن بود، تکاملدهنده ی روحی که بازنده بیرون آمد، ارباب شیاطین بود که با هفت ژنرال خود با چندین بریدگی بر بدنش که ناشی از خنجر انسانِ تکاملدهندهی روح بود، عقبنشینی کرد!
طولی نکشید که این خبر در سرتاسر سیاهچال پخش شد.
البته، با وجود اینکه بای زهمین شگفتانگیز بود و تواناییهای گذشتهاش خود را نشان میداد، مهم نبود که او انسان باشد یا درخت جهشیافته، باور کردن چنین شایعهای برای آنها آسان نبود.
درحالیکه درست بود که بای زهمین "قاتل سایه" را کشته بود، هنوز تردیدهای زیادی در مورد روش استفاده شده وجود داشت. بیش از چند نفر بودند که میگفتند احتمالاً از گنج بزرگی استفاده کرده و برای قاتل افسانهای تله گذاشته است. با اینحال، این صداها توسط اکثریتی که میگفتند صرف نظر از روش استفاده شده، دریافت شدن سر قاتل سایه توسط بای زهمین غیرقابل انکار است، خاموش شد.
حتی در آن زمان، حتی برای کسانی که بای زهمین را تحسین میکردند و او را تا آخرین حد ممکن بُت میدانستند، برایشان سخت بود که باور کنند که فرمانروای نژاد شیاطین، قدرتمندترین تکاملدهنده روح در جهان که قادر بود عملاً خودش از پس همهی پادشاهها و ملکههای دنیای شب بربیاید، توسط یک تکاملدهندهی روحِ سطح پنجاهی مغلوب شده.
با وجود این، انسانهایی که بارقهای از امید را در او میدیدند نیز کم نبود.
سه روز از نبرد با ارباب شیاطین میگذشت و در این سه روز سیاهچال پدیدههای عجیبی را تجربه کرده بود که بعداً معلوم شد پدیدههایی است که توسط برج نقرهای در مرکز جهان ایجاد شده است، جایی که همه کسانی که موفق به زنده ماندن شده بودند، آنجا جمع شدهاند.
برج نقرهای رنگ با لایهای از نور جادو پوشانده شده بود که به کسی اجازه عبور نمیداد. با اینحال، با گذشت ساعتها، آن لایه از نور جادویی ضعیف و ضعیفتر میشد.
لحظهای که لایه جادویی نور ناپدید شد، لحظهای بود که همه برای گنجی که مطمئناً در درون آن قرار داشت، میجنگیدند.
با اینحال، قبل از آن، گروه بزرگی از انسانها در منطقه شمالی برج نقرهای بزرگ جمع شده بودند.
و در مورد دلیل آن...
«ایست!» یک تکاملدهنده روح مرتبه دوم سطح هفتاد، روی یک برج بلند با ارتفاع بیش از چهارصد متر، نگهبانی میداد که ناگهان دو انسان را دید که نزدیک میشوند.
دو تکاملدهنده روح انسان، جنگجویان مرتبه سومِ کمی بالاتر از سطح صد بودند، اما با شنیدن صدای تحکمآمیز تکاملدهنده روح مرتبه دوم، باز هم متوقف شدند و منتظر بودند تا نزدیکشان شود.
تکاملدهندهی روح مرتبه دوم با صدایی جدی پرسید: «دنبال چی میگردین؟» با وجود اینکه فقط یک نگهبان بود، بسیار مغرور به نظر میرسید.
دو تکاملدهنده رو...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی

