فصل ۱۹۵ گسترش و پایداری

دو سرباز خانواده مازانتی پس از اینکه وینسنت برنامه‌های خود را برای آن دو نفر توضیح داد، به سرعت وینسنت را ترک کردند تا اطلاعات را در اطراف مقر پخش کنند.

اگر وینسنت حداکثر تا یک هفته دیگر می‌رفت، همه دستیار‌ها و کسانی که می‌توانستند در چند روز آینده به آن سطح برسند باید حداکثر تا هفت روز دیگر آماده شوند.

بعد از آن، کسانی که به سطح بعدی می‌رسیدند احتمالاً باید خودشان به دنبال حلقه بگردند، که جالب نبود، با توجه به اینکه اگر با روری و وینسنت باشند، شانس بیشتری برای گرفتن چیز بهتری دارند!

کسانی که از قبل دستیار بودند فقط باید برای سفر آماده می‌شدند، در حالی که شاگردان ارشد در شرف ارتقاء باید عجله کنند تا یک سطح بالاتر بروند!

همانطور که دفتر مرکزی وینسنت پس از موفقیت او سرزنده‌تر شد، او برای ملاقات با برخی از ارتباطات خود املاکش را ترک کرد.

…

اوایل همان روز، وینسنت هویت سزار خود را در معرض دید عموم قرار داده بود و به چند تن از همکارانش فاش کرده بود که او اکنون یک دستیار است.

صبح آن روز و اوایل بعد از ظهر، او با برخی از بازرگانان علاقه‌مند به پیوستن به قلمرویش ملاقات کرده بود و با آن‌ها ۹ قرارداد دیگر برای الحاق سرزمین‌های جدید تحت حمایت خود امضا کرده بود.

با این قراردادهای جدید، او از هر یک ۱۰ سکه طلا به عنوان پرداخت ماهانه برای حفاظت دریافت می‌کرد، مبلغی بسیار بیشتر از آنچه که از میخانه ریور و زندر به خزانه وینسنت پرداخت می‌شد.

با این حال، وینسنت قبلاً قصد داشت هزینه امنیتی قلمرو خود را برای هر یک از بیش از ۲۰ مؤسسه‌ای که در حال حاضر تحت فرمان خود داشت، به روز کند.

او که می‌دانست در حال حاضر هیچ‌کس شکایتی نمی‌کند، از فرصت استفاده کرد و در نهایت از این موسسات سود می‌برد، حتی بدون در نظر گرفتن وسایل راهزنان یا مشتریان مزاحم که ممکن است مردانش بگیرند.

پس از آن، او به انجمن مزدوران محلی بازگشت و در آنجا چهار مرد دیگر برای انجمن خود استخدام کرد و به روزهای آ...